باسمه تعالي
« انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »
واعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جمیعاً وَ لاتَفَرَّقُوا 1
در عصر حاضر که مستبدان و اَبَرقدرتان جهان تلاش می کنند که جهان اسلام و مسلمین را در زیر یوغ استعمار و استبداد، خرد و نابود سازند، در این زمان حسّاس که امپریالیسم شرق و غرب می کوشد سلطه و قدرت خود را با نمایش تسلیحاتی بر مسلمین جهان عرضه نماید و با صدور سرمایه به کشورهای زیر سلطه و کشمکش بر سر تسلّط بر آنها پیشرفت نظام سرمایه داری و قدرتهای مالی و انحصاری خود را نشان دهد، ملّت های اسلام باید یکی شوند و دست در دست هم، زنجیروار اجازه ندهند که سلسلة وحدت از هم بپاشد و باید در برابر اجانب و عمّال اجانب با ایمان راسخ و اتّکال به خدا مقاومت ورزند.
مسلمین جهان باید از خواب غفلت بیدار شوند. جامعة خواب آلوده و بی تفاوت باید خواب غفلت زدگی و مخموری خود را در چشم بشکند. یک میلیارد جمعیّت اسلامی با اتّفاق و اتّحاد می توانند از هجوم و نفوذ زورمندان جلوگیری کنند.
پشه چو پر شد، بزند پیل را
|
|
با همه تندی و صلابت که اوست
|
مورچگان را چو بود اتّفاق
|
|
شیر ژیان را بدرانند پوست2
|
مسلمین همگی در تحت پرچم توحید هستند و همین پرچم توحید با دست های پیوسته و واحد می تواند در برابر سیل کِبر و کفر، استوار و پابرجا برافراشته گردد و بر فراز بام اتّحاد مسلمین به اهتزاز درآید.
آیات منوّر الهی، گفتار کسانی را که به تثلیث قا ئلند برابر شرک می داند و با عبارت « اِنَّما اللهُ اِلهٌ واحِدٌ »3 به مردم می نمایاند که وحدت کلمه خیر و رستگاری آنان را تأمین می کند و نیز « کانَ الناسُ اُمةً واحدةً»4 و « رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ »5 نشانگر آن است که وحدت، زبان حق و اختلاف زبان شیطان است و مسلمین از جنود خدا هستند و هرگز با تفرقه و ایجاد مفارقت میان افراد خود را جزو لشکر ابلیس قرار نمی دهند.
دستهای ناپاکی سعی دارند که آحاد ملّت های مسلمان را از هم بپاشند و با طرح مسایل پوچ و بی معنا آنها را به جان هم بیندازند و از آب گل آلود ماهی بگیرند و با شعار « تفرقه بینداز و حکومت کن» به مطامع شوم خود نایل گردند. باید هوشیاری و بیداری مسلمانان جهان نقشه های ریاکارانة آنها را نقش برآب سازد و با هم دلی و هم بستگی بیشتر سدّ راه آنان گردد و فریب های آنان را خنثی نماید. اتّفاق و اتّحاد مسلمین جهان تعالی و پیشرفت آنان را مهیّا ساخته و آنان را به سمت و سوی رستگاری و پیروزی می کشاند.
حُسنت به اتّفاق ملاحت جهان گرفت
|
آری به اتّفاق جهان می توان گرفت6
|
پیامبر اکرم(ص) در راه وحدت اسلامی کوشش وافری مبذول داشت. و جماعت و اتّفاق را خیر و تفرقه را عذاب و مایة رنج مردم می دانست7 و بین مسلمانان عقد اخوّت و برادری بست. از نخستین گامهای پیامبر(ص) در ورود به مدینه پی ریزی زندگی اجتماعی اسلامی بود و پس از ساختن مسجد که مرکز تعلیم و تربیت و اجتماعات اسلامی بود، بین دو قبیلة «اوس» و «خزرج» که سالها در حال جنگ و خون ریزی بودند، صلح و آشتی برقرار کرد. بین «مهاجران» و مردم مدینه که مهاجران را در خانه های خود پذیرفته بودند، یعنی «انصار» پیمان برادری برقرار کرد.
پیامبر(ص)، توحید اسلامی و پیوند اعتقادی و برادری را جایگزین روابط قبیلگی کرد و از مردمی کینه توز و بی خبر از نظام اجتماعی و قانون، جامعه ای متّحد و برادر به وجود آورد. 8
آیین محمّدی نه تنها وحدت خالق را در میان مشرک و بت پرست ایجاد نمود، بلکه وحدت امّت و مخلوق را نیز به وجود آورد که همه یکی شدند و شکل ساختمان واحد به خود گرفتند.
این نظام جدید را محمّد(ص) سیزده سال با سخت ترین مقاومت ها و دشمنی های قریش در مکّه پی ریزی کرد.
این نظم جدید تمام مؤمنین را جامعة واحد ساخت ولو اینکه از قبایل مختلف تشکیل شده و در مواضع و محل های بسیار دور و مجزای از یکدیگر قرار گرفته بودند.
مذهب اسلام در واقع نیروی صحیح و سالم التصاق دهنده ای شد که ابتدا قبایل و عشایر و سپس اقوام و ملل خارجی را طوری بهم چسباند و جوش داد که حکم نیروی واحد و جامعة یگانه ای پیدا کردند. جامعه ای که هیچ قوّه و نیرو نمی توانست آنها را از یکدیگر جدا کند.
پیامبر(ص) پیوسته به انصار دستور می داد که به برادران مهاجر خود که همه چیز خود را در مکّه گذارده اند کمک و همراهی کنند. عبدالرّحمن بن عوف بدون دیناری به مدینه رسیده بود. انصاری سعید که در عقد «پیمان برادری» برادر خواندة او شد تمام دارایی خود را در اختیار وی گذاشت.
محمّد(ص) در هفته های اول ورود به مدینه تمام سعی و توجّه خود را بدان معطوف داشت که نه تنها زمزمة رقابت و اختلافی که میان مهاجرین و انصار به وجود آمده بود، برطرف سازد، بلکه آنها را بیش از پیش به یکدیگر نزدیک کند و اساس این بنیان و نظم جدید را محکم نماید. او می دانست که نیروی بزرگ از پیوستگی و اتّصال نیروهای کوچک به دست می آید.
روزی از طرف پیامبر(ص) به تمام مسلمانان و مؤمنین اطّلاع داده شد که همگی برای نماز مغرب در صحن مسجد حضور یابند. مسلمانان همیشه شوق دیدار رسول خدا را داشتند و همه شب برای دیدار وی و انجام نماز در مسجد حاضر می شدند. ولی این خبر که به آنها رسید اشتیاقشان را زیادتر کرد. همگی حاضر شدند. به دنبال پیامبر نماز گزاردند. بعد از نماز محمّد(ص) برای آنان صحبت کرد. از خدای یگانه گفت. از مأموریت رسولش گفت. از اعمال نیک و نیّت پاک گفت. از برادری و مساوات که اساس وحدت معنوی مسلمانان است، گفتگو کرد و از پاداشی که مهاجرین و انصار در مقابل خدمات خود به اسلام خواهند یافت شرح مبسوطی بیان کرد و سپس چنین اظهار داشت:
ای مسلمانان و ای مؤمنین:
قسمتی از شما به مکّه آمدید و در عقبه در دل شب با من بیعت کردید و مرا به شهر خود فرا خواندید. قسمت دیگر از آغاز پیدایش اسلام به دین خدا درآمدید و در این راه هرگونه ناملایمی را تحمّل کردید و خلوص نیّت و پاکی ایمان خود را نشان دادید. من اکنون به شما اعلام می دارم که شما افراد مهاجر و انصار برادر یکدیگر هستید. این برادری شما در آسمانها منعقد شده و اکنون من آن عهد تقدیر و قضا را که بر لوحة ابدیّت مانند علم الهی نقش بسته است به شما اعلام می دارم. هر کدام برخیزید و برادر خود را انتخاب کنید.
این بیانات تأثیر بسیار عمیقی در حاضرین کرد. غلغله در میان آنان به وجود آورد. آقا و نوکر، بزرگ و کوچک، ثروتمند و فقیر جملگی برادر یکدیگر شدند.
حمزه عموی رسول الله با زیدبن حارثه غلام آزاد شدةخود برادر شد. سلمان فارسی که تازه از قید رقیّت یهودی نجات یافته بود برادر ابو درداء شد و بلال غلام ابوبکر برادر ابو رویحه شد.
سایرین هم هر کدام برادران خود را فی المجلس انتخاب کردند و در این جمعیّت پانصد نفری روحی از همکاری و صداقت به وجود آمد که همه خود را حتّی در دارایی و اموال برادر مؤمن خودش یکی دانستند.
آن وقت محمّد برخاست و از میان جمعیّت دست علی را گرفت. او را از میان مسلمانان بیرون کشید و با صدای محکم و پر ارادة خود گفت: اینهم برادر من. 9
اگر تمام قشرهای ملّت های اسلام به حکم « اِنَّما المُؤمِنونَ اِخْوَةٌٌ فَاَصْلِحوا بَیْنَ اَخَوَیْکُمْ»10 گردن نهند. اَبَرقدرتان هرگز نمی توانند کوچکترین ضربه ای به عالم اسلام وارد نمایند. ملّت اسلام اگر بخواهند می توانند حیله ها و دسیسه های قدرت شیطانی را سرکوب نمایند چون می دانند « یدُ اللهِ مَعَ الجماعةِ» است و از یک قطره هیچ کاری برنمی آید، بلکه از قطرات باران سیل عظیم راه می افتد و سدّ بزرگ را می شکند و دریاها به وجود می آورد.
اگر دو یار موافق دو دل یکی سازد
|
فلک به یک تن تنها چه می تواند کرد؟
|
ز دانا تو نشنیدی این داستان
|
که برگوید از گفتة باستان
|
که گر دو برادر نهند پشت پشت ج
|
تن کوه را باد ماند به مشت11
|
بخشی از خطبة پیامبر(ص) در حجةالوداع در مورد اتّحاد و برادری مسلمانان با یکدیگر بود. در این مورد فرمود: هان، مسلمان برادر مسلمان است، پس هیچ چیز برای مسلمان در حقّ برادرش روانیست مگر آنچه را که بر خود نیز روا می داند. 12
اسلام بانی عقد اخوّت است و مسلمانان جهان در زیر پرچم پرافتخار اسلام و دستورات نورانی خدای متعال با وحدت و برادری می توانند دست قدرتهای بزرگ را که هیچ فکری جز مصلحت خود و چپاول کردن ذخایر ملّت های ضعیف ندارند، قطع کنند. همان گونه که از یک گل بهار و از یک پرستو تابستان نمی شود و یک دست صدا ندارد، مسلمانان هم اگر بخواهند به تنهایی در برابر دشمنان اسلام اقدام نمایند، راه به جایی نخواهند برد و «من» تا «ما» نشود، فریادش به جایی نخواهد رسید و به قول حمید مصدّق:
چه کسی می خواهد
|
من و تو ما نشویم؟
|
خانه اش ویران باد !
|
من اگر ما نشوم، تنهایم
|
تو اگر ما نشوی،
- خویشتنی
|
از کجا که من و تو
|
شور یک پارچگی را در شرق
|
باز بر پا نکنیم ؟
|
از کجا که من و تو
|
مشت رسوایان را وا نکنیم؟
|
من اگر برخیزم
|
تو اگر برخیزی
|
همه برمی خیزند
|
من اگر بنشینم
تو اگر بنشینی
|
چه کسی برخیزد؟
|
چه کسی با دشمن بستیزد؟
|
چه کسی
پنجه در پنجة هر دشمن دون
آویزد13؟
|
محمّد(ص) به وسیلة پیمان برادری روابط مؤمنین را به عالی ترین درجه محکم ساخت و نقشة منافقان را که می خواستند روابط مسلمانان اوس و خزرج و مهاجر و انصار را تیره کنند بی اثر نمود و از این مرحله اطمینان کامل حاصل کرد و تمام توجّه و همّ خود را جهت تشکیل امّت واحد اسلامی و عقد قرارداد با یهود و سایر قبایل مدینه به کاربرد و برای اوّلین بار بود که قسمتی از قبایل عرب به نام امّت واحدی نامیده شد و با این رشته های محکم به هم متّصل گردیدند و برای نخستین دفعه بود که عربها به عقد قراردادی به این قدرت و قوّت در همکاری موفّق آمدند.
این پیمان برادری و این پیمان تدافعی که در فاصلة کمی از زمان منعقد گردید، مؤمنان را نه تنها از هجوم قریش سرمایه دار راحت کرد و از این رهگذر آنها را آسوده خاطر نگاه داشت، بلکه مجال داد که به تشکیلات داخلی و اجرای قوانین الهی که توسّط پیامبرشان نازل می گردید مشغول شوند. غالب احکام و قوانین بعد از این پیمان نازل گردید و مسلمانان با هم بستگی و هم یاری یکدیگر در اجرای آنها کوشیدند.
پیامبر(ص) در میان مؤمنین یک عقیده و یک ایمان و یک نوع اتّصال باطنی به وجود آورد. آنان یک نور واحد، بهشت واحد، خدای واحد و زندگی واحدی که آغاز و انجام آن یک نوع و یک رنگ شده بود در مقابل چشم ظاهر و چشم باطن خود می دیدند. علاوه بر اینها تشکیل امّت واحد و عهد برادری تأثیر جداگانه ای در فرد فرد آنان کرده بود.
هنگامی که منافقین می خواستند میان «اوس» و «خزرج» شعله ي جنگ را دوباره برافروزند و این دو طایفه با سلاحهای خود مثل گذشته رویاروی هم قرار گرفتند، پیامبر(ص) به میان آنان رفت و روی سنگ مرتفعی قرار گرفت و صدای او با این کلمات بلند شد:
« ای گروه مسلمانان، الله، الله، آیا دوباره به دورة جاهلیّت برگشتید و من میان شما هستم؟
آیا به دورة جاهلیّت برگشتید بعد از آن که خدا شما را به اسلام هدایت و رهبری کرد؟آیین اسلام را به شما عطا نمود؟
عادتها و کارهای جاهلیّت را از شما برید. شما را از کفر نجات داد. میان دلهای شما الفت و محبّت برقرار ساخت.»
هریک از این کلمات مانند نور خورشید بود که غبار و ابر کینه و حسّ برادرکشی را از روح و دل آنها زدود.
شمشیرها به غلافهای خود بازگشتند. یک مرتبه به دل آنها وحی الهی آمد که این تفتین و افساد از ناحیة شیطان است و این دام از جانب دشمنان.
ناگهان اوسیها و خزرجی ها یکدیگر را در آغوش گرفتند و بلند بلند گریستند.
رسول خدا آنها را نوازش و تحسین نمود و به طرف شهر حرکت کرد. این گروه دو قبیله هم با اطاعت و انقیادی که از دل و جان آنها برمی خاست به دنبال وی روان گشتند.
برق شمشیرها جای خود را به برق اشک های شادمانی سپرد و بدین گونه آتش مکر و تفتین شائس بن قیس(یهودی نفاق انداز) خاموش شد. 14
آری سیرة پیامبر(ص) در حفظ و انسجام وحدت میان مسلمانان این گونه بود. اتّفاق و وحدت از نظر پیامبر(ص) رحمت بود که هر دولتی از اتّفاق است و هر بی دولتی از نفاق.
دو دل یک شود بشکند کوه را
|
پراکندگی آرد انبوه را
|
حضرت علی(ع)، در ستایش فضایل پیامبر(ص) او را الفت دهندة دلها و زدایندة کینه ها می نمایاند و می فرماید:
به برکت وجودش، خداوند ، کینه ها را دفن کرد و آتش دشمنی ها را با او خاموش ساخت. به واسطة او در میان دلها الفت افکند (و افراد دور افتاده را در سایة آیینش برادر ساخت) و نزدیکانی را (که در ایمان با او هماهنگ نبودند) از هم دور ساخت. 15
مسلمانان که خدایشان یکی، پیامبرشان یکی و کتابشان یکی است باید با پشتیبانی و هم بستگی یکدیگر از اسلام دفاع نموده و به یاری کشورهای اسلامی ضعیف و کم درآمد بشتابند بدین ترتیب بنیاد و شالوده ی ممالک اسلامی را استوار و پابرجا نگاه دارند و به مخالفان اسلام اجازه ندهند که به حریم مقدّس مسلمانان تجاوز نموده وجان وثروت و مال آنان را به غارت ببرند.
اقشار ملّت های مسلمان با هر مسلکی که دارندو با هر فکر سیاسی یا مذهبی ، لازم است وحدت خود را حفظ نموده و علیه جنایات بی شمار مستکبران موضعی خصمانه گرفته و از اشکال تراشی و تفرقه اندازی که به سود دشمنان است بپرهیزند. آنان باید همواره هشدارهای قرآن و سیرة رسول الله را مدّنظر داشته باشند و آگاه و بیدار در ترویج اسلام و قرآن بکوشند.
مسلمانان حافظان وحدت و انسجام اسلام می باشند. هر فرد مسلمان مسؤول است که در برپایی این انسجام بکوشد. بدخواهان و مغرضین باید شناسایی شوند و اجازه نیابند که در صفوف مسلمین رخنه بیفکنند.
ائتلاف مسلمین یعنی نمایش قدرت اسلام. باید آگاهانه عمل نمود تا نقطه ضعفی به دست دشمنان اسلام ندهند زیرا آنان مترصّدند که از تفرقه و اختلاف سوء استفاده نموده و به نفع خود جریان آب را به حرکت درآورند. به هوش باید بود که وحدت مسلمین جهان موهبتی الهی است که می تواند اساس اسلام را پایدار نگاه دارد ولی تفرقه و اختلاف به سرنگونی آن کمک می کند و به فرمایش علی (ع): «از پراکندگی بپرهیزید که «انسانِ تنها» بهرة شیطان است چنانکه گوسفندانِ تک رو طعمةگرگ ! »16
امام خميني در مورد افراد تفرقه افكن مي فرمايد:
علما ودانشمندان سراسر جهان به ويژه علما ومتفكّران اسلام، يكدل ويك جهت در راه نجات بشريّت از تحت سلطة ظالمانة اين اقلّيّت حيله باز وتوطئه گر كه با دسيسه ها وجنجالها، سلطةخود را بر جهانيان گسترده اند، بپاخيزند وبا بيان وقلم وعمل خود، خوف وهراس كاذبي را كه برمظلومان سايه افكنده است بزدايند واين كتابهايي را كه اخيراً با دست استعمار كه از آستين كثيف اين بردگان شيطان منتشر شده ودامن به اختلاف بين طوايف مسلمين مي زنند، نابود كنند وريشة خلاف را كه سرچشمة همة گرفتارهاي مظلومان و مسلمانان است بر كنند ويكدل ويكسو بر اين رسانه هاي گروهي كه در بيشتر ساعات شب وروز به فتنه انگيزي ونفاق افكني و دروغ پردازي و شايعه سازي عمر خود را مي گذرانند، پرخاش كنند و برسر چشـــمة تروريسم كه از كاخ سفيد مي جوشد بشورند .
اگر سران كشور هاي اسلامي از اختلافات داخلي دست بردارند و با اهداف عالية اسلام آشنا شوند و به سوي اسلام گرايش پيدا كنند، اين گونه اسير و ذليل استعمار نمي شوند. اين اختلافات سران كشور هاي اسلامي است كه مشكل فلسطين را به وجود آورده، نمي گذارد حل شود . اگر هفتصد ميليون مسلم با اين كشور هاي عريض و طويل رشد سياسي داشتند وبا هم متّحد ومتشكّل شده در صف واحد قرار مي گرفتند، براي دولتهاي بزرگ استعمار [گر]ممكن نبود كه در ممالك رخنه كنند، تا چه رسد به مشتي يهود كه از عمّال استعمارند .
امروز روزي است كه همه به دستور اسلام، به دستور قرآن كريم با هم متّحد باشند، تنازع نكنند، اگر تنازع با هم بكنند، به هر شيوه اي باشد، بر حسب قرآن كريم ممنوع است اين تنازع، واگر تنازع بكنند، فشل مي آورد ورنگ وبوي انسان را وملّت را از بين مي برد. اين دستور خداي كريم است. اين هايي كه دارند كوشش مي كنند تفرقه بيندازند وتنازع ايجاد كنند ومع ذالك ادّعاي اسلام مي كنند، اينها آن اسلامي را كه قرآن كريم كتاب اوست، آن اسلامي كه كعبه قبلة اوست، آن اسلام رانيافتند وايمان به آن اسلام نياوردند، آنهايي ايمان به اسلام آوردند كه قرآن را ، ومحتواي قرآن را قبول دارند، محتواي قرآن را كه مي فرمايدكه « مؤمنون اخوه» هستند، برادر هستند باهم. برادري هر چه اقتضا مي كند بايد اينها انجام بدهند.برادري اقتضا مي كند كه اگر به شما صدمه اي وارد شد همة برادرهايي كه در هر جا هستند متأثّر باشند. اگر شما خوشحال باشيد همه خوشحال باشند. برادرها !متوجّه باشيد كه با اسم هاي مختلف، با چيزهايي كه پخش مي كنند وتبليغ مي كنند، مي خواهند بين برادرها را جدايي بيندازند كه اثر اين جدايي افكندن بين برادرها، سلطة اجانب است بر همه و برگشتن همان اوضاع سابق است كه به همة شما، به همة ما از مركز گرفته تا هر جا برويد ظلم شده است وهمه را آزار داده است.
اگر ما هيچ جهتي را ملاحظه نكنيم الّا برادري خودمان را انسجام پيدا مي كنيم. همة مؤمنين را قرآن مي خواهد كه با هم برادر باشند وغير از اين هم نباشد در بين، اگر همة مؤمنين در قطرهاي اسلامي، در تمام كشورهاي اسلامي همين يك دستور خدا را كه خدا عقد اخوّت بينشان انداخته است همين يك دستور را عمل بكنند،قابل آسيب ديگر نيست .
آن روز مبارك است بر ما كه سلطة جهان خواران بر ملّت مظلوم ما وبر ساير ملّتهاي مستضعف شكسته شود و تمام ملّتها، سرنوشت خودشان را به دست خودشان بگيرند، ودولتها بيدار بشوند وببينند با داشتن آن همه ابزار وآن همه انسان وقواي انساني آن همه اراضي وسيع وذخاير زيرزميني، براي اينكه ما توجّه به دستورات اسلام كه بين همة مسلمانها عقد اخوّت بسته است وهمه را دعوت به اعتصام به حبل الله وپيروي از خطّ اسلام مي فرمايد، نكرديم.
اگر خداي ناخواسته سستي يا تفرقه اي پيش بياييد يا مخالفتهاي قشرها بايكديگر پيش بياييد خوف آن است كه دشمن هاي شما با هم متّحد بشوند وبر ما غلبه كنند آنوقت است كه اسلام را كنار مي زنند وبر ماحكومت مي كنند، همان حكومتهاي جابرانه، ليكن اگر اين ايمان واين وحدت را حفظ كنيد وهمه بسوي اسلام باشيد هيچ قدرتي بر شما پيروز نخواهد شد.17
نتیجه:
همان گونه که پیامبر(ص) با درایت و هوشیاری به عقد برادری میان قبایلی که سالیان سال با هم نبرد کرده و دشمنان خونی یکدیگر به شمار می رفتند ، در همان گام های نخستین همّت ورزید و ادامة حیات دینی و سیاسی را اتّحاد و وحدت مسلمین تشخیص داد، پس مسلمین جهان با پیروی و تبعیّت از پیامبر خود، هوشمندانه جهت اتّحاد و انسجام میان مسلمانان کمر اهتمام بسته و با تلاش های پیاپی ریسمان هم بستگی و هماهنگی میان مسلمانان را محکم تر و منسجم تر ببافند.
من ا... التّوفیق
زهرا خلفي _ عضو هيآت علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد دزفول
پانوشت ها
1- بخشی از آیة 103 سورة آل عمران
2- گلستان، ص 300
3- بخشی از آیة 171 سورة نساء
4- بخشی از آیة 214 سورة بقره
5- بخشی از آیة 1 سورة نساء
6- دیوان غزلیّات حافظ، ص 120
7- نهج الفصاحه، بخشی از شمارة 1202
8- چهارده اختر تابناک، ص 37
9- پیامبر، بخشی از صص 538 تا543
10- بخشی از آیة 10 سورة حُجُرات
11- امثال و حکم، جلد 1، ص 30
12- پیام پیامبر(ص)، بخشی از ص 105
13- گزینة اشعار حمید مصدّق، بخشی از صص 39 تا 40
14- پیامبر، بخشی از صص 586 تا 587
15- المعجم المفهرس، نهج البلاغه، بخش سوّم خطبة 96
16- همان کتاب، بخش هشتم از خطبة 127
17- وحدت از ديدگاه امام خميني(ره) صص 362 ،390، 397، 44،45، 133
منابع و مآخذ
1. احمدی بیرجندی، احمد، چهارده اختر تابناک، مؤسّسة چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ نهم، 1372.
2. امام خميني، وحدت از ديدگاه امام خميني (ره)، دفتر پانزدهم، ناشر، مؤسّسة تنظيم ونشر آثار امام خميني،چاپ دوّم،1378
3. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، انتشارات جاویدان، چاپ اوّل، 1374.
4. خرّمشاهی، بهاء الدّین، انصاری، مسعود، پیام پیامبر(ص)، انتشارات جامی، چاپ اوّل، 1376.
5. دکتر خطیب رهبر، خلیل، دیوان غزلیّات حافظ، انتشارات صفی علیشاه، چاپ بیست و چهارم، 1378.
6. دکتر خطیب رهبر، خلیل، گلستان سعدی، انتشارات صفی علیشاه، چاپ سوّم، 1364.
7. دهخدا، علی اکبر، امثال و حکم، انتشارات امیرکبیر، چاپ ششم، 1363.
8. رهنما، زین العابدین- پیامبر، جلد 1و2، چاپخانة آتشکده، چاپ چهاردهم.
9. محمّدی، محمّدکاظم، دشتی، محمّد، المعجم المفهرس لِالفاظ نهج البلاغه، نشر امام علی (ع)، قم، چاپ چهارم، 1374.
10. مصدّق، حمید، گزینة اشعار، انتشارات مروارید، چاپ پنجم، 1376.
باسمه تعالي
« انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »
واعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جمیعاً وَ لاتَفَرَّقُوا 1
در عصر حاضر که مستبدان و اَبَرقدرتان جهان تلاش می کنند که جهان اسلام و مسلمین را در زیر یوغ استعمار و استبداد، خرد و نابود سازند، در این زمان حسّاس که امپریالیسم شرق و غرب می کوشد سلطه و قدرت خود را با نمایش تسلیحاتی بر مسلمین جهان عرضه نماید و با صدور سرمایه به کشورهای زیر سلطه و کشمکش بر سر تسلّط بر آنها پیشرفت نظام سرمایه داری و قدرتهای مالی و انحصاری خود را نشان دهد، ملّت های اسلام باید یکی شوند و دست در دست هم، زنجیروار اجازه ندهند که سلسلة وحدت از هم بپاشد و باید در برابر اجانب و عمّال اجانب با ایمان راسخ و اتّکال به خدا مقاومت ورزند.
مسلمین جهان باید از خواب غفلت بیدار شوند. جامعة خواب آلوده و بی تفاوت باید خواب غفلت زدگی و مخموری خود را در چشم بشکند. یک میلیارد جمعیّت اسلامی با اتّفاق و اتّحاد می توانند از هجوم و نفوذ زورمندان جلوگیری کنند.
پشه چو پر شد، بزند پیل را
|
|
با همه تندی و صلابت که اوست
|
مورچگان را چو بود اتّفاق
|
|
شیر ژیان را بدرانند پوست2
|
مسلمین همگی در تحت پرچم توحید هستند و همین پرچم توحید با دست های پیوسته و واحد می تواند در برابر سیل کِبر و کفر، استوار و پابرجا برافراشته گردد و بر فراز بام اتّحاد مسلمین به اهتزاز درآید.
آیات منوّر الهی، گفتار کسانی را که به تثلیث قا ئلند برابر شرک می داند و با عبارت « اِنَّما اللهُ اِلهٌ واحِدٌ »3 به مردم می نمایاند که وحدت کلمه خیر و رستگاری آنان را تأمین می کند و نیز « کانَ الناسُ اُمةً واحدةً»4 و « رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ »5 نشانگر آن است که وحدت، زبان حق و اختلاف زبان شیطان است و مسلمین از جنود خدا هستند و هرگز با تفرقه و ایجاد مفارقت میان افراد خود را جزو لشکر ابلیس قرار نمی دهند.
دستهای ناپاکی سعی دارند که آحاد ملّت های مسلمان را از هم بپاشند و با طرح مسایل پوچ و بی معنا آنها را به جان هم بیندازند و از آب گل آلود ماهی بگیرند و با شعار « تفرقه بینداز و حکومت کن» به مطامع شوم خود نایل گردند. باید هوشیاری و بیداری مسلمانان جهان نقشه های ریاکارانة آنها را نقش برآب سازد و با هم دلی و هم بستگی بیشتر سدّ راه آنان گردد و فریب های آنان را خنثی نماید. اتّفاق و اتّحاد مسلمین جهان تعالی و پیشرفت آنان را مهیّا ساخته و آنان را به سمت و سوی رستگاری و پیروزی می کشاند.
حُسنت به اتّفاق ملاحت جهان گرفت
|
آری به اتّفاق جهان می توان گرفت6
|
پیامبر اکرم(ص) در راه وحدت اسلامی کوشش وافری مبذول داشت. و جماعت و اتّفاق را خیر و تفرقه را عذاب و مایة رنج مردم می دانست7 و بین مسلمانان عقد اخوّت و برادری بست. از نخستین گامهای پیامبر(ص) در ورود به مدینه پی ریزی زندگی اجتماعی اسلامی بود و پس از ساختن مسجد که مرکز تعلیم و تربیت و اجتماعات اسلامی بود، بین دو قبیلة «اوس» و «خزرج» که سالها در حال جنگ و خون ریزی بودند، صلح و آشتی برقرار کرد. بین «مهاجران» و مردم مدینه که مهاجران را در خانه های خود پذیرفته بودند، یعنی «انصار» پیمان برادری برقرار کرد.
پیامبر(ص)، توحید اسلامی و پیوند اعتقادی و برادری را جایگزین روابط قبیلگی کرد و از مردمی کینه توز و بی خبر از نظام اجتماعی و قانون، جامعه ای متّحد و برادر به وجود آورد. 8
آیین محمّدی نه تنها وحدت خالق را در میان مشرک و بت پرست ایجاد نمود، بلکه وحدت امّت و مخلوق را نیز به وجود آورد که همه یکی شدند و شکل ساختمان واحد به خود گرفتند.
این نظام جدید را محمّد(ص) سیزده سال با سخت ترین مقاومت ها و دشمنی های قریش در مکّه پی ریزی کرد.
این نظم جدید تمام مؤمنین را جامعة واحد ساخت ولو اینکه از قبایل مختلف تشکیل شده و در مواضع و محل های بسیار دور و مجزای از یکدیگر قرار گرفته بودند.
مذهب اسلام در واقع نیروی صحیح و سالم التصاق دهنده ای شد که ابتدا قبایل و عشایر و سپس اقوام و ملل خارجی را طوری بهم چسباند و جوش داد که حکم نیروی واحد و جامعة یگانه ای پیدا کردند. جامعه ای که هیچ قوّه و نیرو نمی توانست آنها را از یکدیگر جدا کند.
پیامبر(ص) پیوسته به انصار دستور می داد که به برادران مهاجر خود که همه چیز خود را در مکّه گذارده اند کمک و همراهی کنند. عبدالرّحمن بن عوف بدون دیناری به مدینه رسیده بود. انصاری سعید که در عقد «پیمان برادری» برادر خواندة او شد تمام دارایی خود را در اختیار وی گذاشت.
محمّد(ص) در هفته های اول ورود به مدینه تمام سعی و توجّه خود را بدان معطوف داشت که نه تنها زمزمة رقابت و اختلافی که میان مهاجرین و انصار به وجود آمده بود، برطرف سازد، بلکه آنها را بیش از پیش به یکدیگر نزدیک کند و اساس این بنیان و نظم جدید را محکم نماید. او می دانست که نیروی بزرگ از پیوستگی و اتّصال نیروهای کوچک به دست می آید.
روزی از طرف پیامبر(ص) به تمام مسلمانان و مؤمنین اطّلاع داده شد که همگی برای نماز مغرب در صحن مسجد حضور یابند. مسلمانان همیشه شوق دیدار رسول خدا را داشتند و همه شب برای دیدار وی و انجام نماز در مسجد حاضر می شدند. ولی این خبر که به آنها رسید اشتیاقشان را زیادتر کرد. همگی حاضر شدند. به دنبال پیامبر نماز گزاردند. بعد از نماز محمّد(ص) برای آنان صحبت کرد. از خدای یگانه گفت. از مأموریت رسولش گفت. از اعمال نیک و نیّت پاک گفت. از برادری و مساوات که اساس وحدت معنوی مسلمانان است، گفتگو کرد و از پاداشی که مهاجرین و انصار در مقابل خدمات خود به اسلام خواهند یافت شرح مبسوطی بیان کرد و سپس چنین اظهار داشت:
ای مسلمانان و ای مؤمنین:
قسمتی از شما به مکّه آمدید و در عقبه در دل شب با من بیعت کردید و مرا به شهر خود فرا خواندید. قسمت دیگر از آغاز پیدایش اسلام به دین خدا درآمدید و در این راه هرگونه ناملایمی را تحمّل کردید و خلوص نیّت و پاکی ایمان خود را نشان دادید. من اکنون به شما اعلام می دارم که شما افراد مهاجر و انصار برادر یکدیگر هستید. این برادری شما در آسمانها منعقد شده و اکنون من آن عهد تقدیر و قضا را که بر لوحة ابدیّت مانند علم الهی نقش بسته است به شما اعلام می دارم. هر کدام برخیزید و برادر خود را انتخاب کنید.
این بیانات تأثیر بسیار عمیقی در حاضرین کرد. غلغله در میان آنان به وجود آورد. آقا و نوکر، بزرگ و کوچک، ثروتمند و فقیر جملگی برادر یکدیگر شدند.
حمزه عموی رسول الله با زیدبن حارثه غلام آزاد شدةخود برادر شد. سلمان فارسی که تازه از قید رقیّت یهودی نجات یافته بود برادر ابو درداء شد و بلال غلام ابوبکر برادر ابو رویحه شد.
سایرین هم هر کدام برادران خود را فی المجلس انتخاب کردند و در این جمعیّت پانصد نفری روحی از همکاری و صداقت به وجود آمد که همه خود را حتّی در دارایی و اموال برادر مؤمن خودش یکی دانستند.
آن وقت محمّد برخاست و از میان جمعیّت دست علی را گرفت. او را از میان مسلمانان بیرون کشید و با صدای محکم و پر ارادة خود گفت: اینهم برادر من. 9
اگر تمام قشرهای ملّت های اسلام به حکم « اِنَّما المُؤمِنونَ اِخْوَةٌٌ فَاَصْلِحوا بَیْنَ اَخَوَیْکُمْ»10 گردن نهند. اَبَرقدرتان هرگز نمی توانند کوچکترین ضربه ای به عالم اسلام وارد نمایند. ملّت اسلام اگر بخواهند می توانند حیله ها و دسیسه های قدرت شیطانی را سرکوب نمایند چون می دانند « یدُ اللهِ مَعَ الجماعةِ» است و از یک قطره هیچ کاری برنمی آید، بلکه از قطرات باران سیل عظیم راه می افتد و سدّ بزرگ را می شکند و دریاها به وجود می آورد.
اگر دو یار موافق دو دل یکی سازد
|
فلک به یک تن تنها چه می تواند کرد؟
|
ز دانا تو نشنیدی این داستان
|
که برگوید از گفتة باستان
|
که گر دو برادر نهند پشت پشت ج
|
تن کوه را باد ماند به مشت11
|
بخشی از خطبة پیامبر(ص) در حجةالوداع در مورد اتّحاد و برادری مسلمانان با یکدیگر بود. در این مورد فرمود: هان، مسلمان برادر مسلمان است، پس هیچ چیز برای مسلمان در حقّ برادرش روانیست مگر آنچه را که بر خود نیز روا می داند. 12
اسلام بانی عقد اخوّت است و مسلمانان جهان در زیر پرچم پرافتخار اسلام و دستورات نورانی خدای متعال با وحدت و برادری می توانند دست قدرتهای بزرگ را که هیچ فکری جز مصلحت خود و چپاول کردن ذخایر ملّت های ضعیف ندارند، قطع کنند. همان گونه که از یک گل بهار و از یک پرستو تابستان نمی شود و یک دست صدا ندارد، مسلمانان هم اگر بخواهند به تنهایی در برابر دشمنان اسلام اقدام نمایند، راه به جایی نخواهند برد و «من» تا «ما» نشود، فریادش به جایی نخواهد رسید و به قول حمید مصدّق:
چه کسی می خواهد
|
من و تو ما نشویم؟
|
خانه اش ویران باد !
|
من اگر ما نشوم، تنهایم
|
تو اگر ما نشوی،
- خویشتنی
|
از کجا که من و تو
|
شور یک پارچگی را در شرق
|
باز بر پا نکنیم ؟
|
از کجا که من و تو
|
مشت رسوایان را وا نکنیم؟
|
من اگر برخیزم
|
تو اگر برخیزی
|
همه برمی خیزند
|
من اگر بنشینم
تو اگر بنشینی
|
چه کسی برخیزد؟
|
چه کسی با دشمن بستیزد؟
|
چه کسی
پنجه در پنجة هر دشمن دون
آویزد13؟
|
محمّد(ص) به وسیلة پیمان برادری روابط مؤمنین را به عالی ترین درجه محکم ساخت و نقشة منافقان را که می خواستند روابط مسلمانان اوس و خزرج و مهاجر و انصار را تیره کنند بی اثر نمود و از این مرحله اطمینان کامل حاصل کرد و تمام توجّه و همّ خود را جهت تشکیل امّت واحد اسلامی و عقد قرارداد با یهود و سایر قبایل مدینه به کاربرد و برای اوّلین بار بود که قسمتی از قبایل عرب به نام امّت واحدی نامیده شد و با این رشته های محکم به هم متّصل گردیدند و برای نخستین دفعه بود که عربها به عقد قراردادی به این قدرت و قوّت در همکاری موفّق آمدند.
این پیمان برادری و این پیمان تدافعی که در فاصلة کمی از زمان منعقد گردید، مؤمنان را نه تنها از هجوم قریش سرمایه دار راحت کرد و از این رهگذر آنها را آسوده خاطر نگاه داشت، بلکه مجال داد که به تشکیلات داخلی و اجرای قوانین الهی که توسّط پیامبرشان نازل می گردید مشغول شوند. غالب احکام و قوانین بعد از این پیمان نازل گردید و مسلمانان با هم بستگی و هم یاری یکدیگر در اجرای آنها کوشیدند.
پیامبر(ص) در میان مؤمنین یک عقیده و یک ایمان و یک نوع اتّصال باطنی به وجود آورد. آنان یک نور واحد، بهشت واحد، خدای واحد و زندگی واحدی که آغاز و انجام آن یک نوع و یک رنگ شده بود در مقابل چشم ظاهر و چشم باطن خود می دیدند. علاوه بر اینها تشکیل امّت واحد و عهد برادری تأثیر جداگانه ای در فرد فرد آنان کرده بود.
هنگامی که منافقین می خواستند میان «اوس» و «خزرج» شعله ي جنگ را دوباره برافروزند و این دو طایفه با سلاحهای خود مثل گذشته رویاروی هم قرار گرفتند، پیامبر(ص) به میان آنان رفت و روی سنگ مرتفعی قرار گرفت و صدای او با این کلمات بلند شد:
« ای گروه مسلمانان، الله، الله، آیا دوباره به دورة جاهلیّت برگشتید و من میان شما هستم؟
آیا به دورة جاهلیّت برگشتید بعد از آن که خدا شما را به اسلام هدایت و رهبری کرد؟آیین اسلام را به شما عطا نمود؟
عادتها و کارهای جاهلیّت را از شما برید. شما را از کفر نجات داد. میان دلهای شما الفت و محبّت برقرار ساخت.»
هریک از این کلمات مانند نور خورشید بود که غبار و ابر کینه و حسّ برادرکشی را از روح و دل آنها زدود.
شمشیرها به غلافهای خود بازگشتند. یک مرتبه به دل آنها وحی الهی آمد که این تفتین و افساد از ناحیة شیطان است و این دام از جانب دشمنان.
ناگهان اوسیها و خزرجی ها یکدیگر را در آغوش گرفتند و بلند بلند گریستند.
رسول خدا آنها را نوازش و تحسین نمود و به طرف شهر حرکت کرد. این گروه دو قبیله هم با اطاعت و انقیادی که از دل و جان آنها برمی خاست به دنبال وی روان گشتند.
برق شمشیرها جای خود را به برق اشک های شادمانی سپرد و بدین گونه آتش مکر و تفتین شائس بن قیس(یهودی نفاق انداز) خاموش شد. 14
آری سیرة پیامبر(ص) در حفظ و انسجام وحدت میان مسلمانان این گونه بود. اتّفاق و وحدت از نظر پیامبر(ص) رحمت بود که هر دولتی از اتّفاق است و هر بی دولتی از نفاق.
دو دل یک شود بشکند کوه را
|
پراکندگی آرد انبوه را
|
حضرت علی(ع)، در ستایش فضایل پیامبر(ص) او را الفت دهندة دلها و زدایندة کینه ها می نمایاند و می فرماید:
به برکت وجودش، خداوند ، کینه ها را دفن کرد و آتش دشمنی ها را با او خاموش ساخت. به واسطة او در میان دلها الفت افکند (و افراد دور افتاده را در سایة آیینش برادر ساخت) و نزدیکانی را (که در ایمان با او هماهنگ نبودند) از هم دور ساخت. 15
مسلمانان که خدایشان یکی، پیامبرشان یکی و کتابشان یکی است باید با پشتیبانی و هم بستگی یکدیگر از اسلام دفاع نموده و به یاری کشورهای اسلامی ضعیف و کم درآمد بشتابند بدین ترتیب بنیاد و شالوده ی ممالک اسلامی را استوار و پابرجا نگاه دارند و به مخالفان اسلام اجازه ندهند که به حریم مقدّس مسلمانان تجاوز نموده وجان وثروت و مال آنان را به غارت ببرند.
اقشار ملّت های مسلمان با هر مسلکی که دارندو با هر فکر سیاسی یا مذهبی ، لازم است وحدت خود را حفظ نموده و علیه جنایات بی شمار مستکبران موضعی خصمانه گرفته و از اشکال تراشی و تفرقه اندازی که به سود دشمنان است بپرهیزند. آنان باید همواره هشدارهای قرآن و سیرة رسول الله را مدّنظر داشته باشند و آگاه و بیدار در ترویج اسلام و قرآن بکوشند.
مسلمانان حافظان وحدت و انسجام اسلام می باشند. هر فرد مسلمان مسؤول است که در برپایی این انسجام بکوشد. بدخواهان و مغرضین باید شناسایی شوند و اجازه نیابند که در صفوف مسلمین رخنه بیفکنند.
ائتلاف مسلمین یعنی نمایش قدرت اسلام. باید آگاهانه عمل نمود تا نقطه ضعفی به دست دشمنان اسلام ندهند زیرا آنان مترصّدند که از تفرقه و اختلاف سوء استفاده نموده و به نفع خود جریان آب را به حرکت درآورند. به هوش باید بود که وحدت مسلمین جهان موهبتی الهی است که می تواند اساس اسلام را پایدار نگاه دارد ولی تفرقه و اختلاف به سرنگونی آن کمک می کند و به فرمایش علی (ع): «از پراکندگی بپرهیزید که «انسانِ تنها» بهرة شیطان است چنانکه گوسفندانِ تک رو طعمةگرگ ! »16
امام خميني در مورد افراد تفرقه افكن مي فرمايد:
علما ودانشمندان سراسر جهان به ويژه علما ومتفكّران اسلام، يكدل ويك جهت در راه نجات بشريّت از تحت سلطة ظالمانة اين اقلّيّت حيله باز وتوطئه گر كه با دسيسه ها وجنجالها، سلطةخود را بر جهانيان گسترده اند، بپاخيزند وبا بيان وقلم وعمل خود، خوف وهراس كاذبي را كه برمظلومان سايه افكنده است بزدايند واين كتابهايي را كه اخيراً با دست استعمار كه از آستين كثيف اين بردگان شيطان منتشر شده ودامن به اختلاف بين طوايف مسلمين مي زنند، نابود كنند وريشة خلاف را كه سرچشمة همة گرفتارهاي مظلومان و مسلمانان است بر كنند ويكدل ويكسو بر اين رسانه هاي گروهي كه در بيشتر ساعات شب وروز به فتنه انگيزي ونفاق افكني و دروغ پردازي و شايعه سازي عمر خود را مي گذرانند، پرخاش كنند و برسر چشـــمة تروريسم كه از كاخ سفيد مي جوشد بشورند .
اگر سران كشور هاي اسلامي از اختلافات داخلي دست بردارند و با اهداف عالية اسلام آشنا شوند و به سوي اسلام گرايش پيدا كنند، اين گونه اسير و ذليل استعمار نمي شوند. اين اختلافات سران كشور هاي اسلامي است كه مشكل فلسطين را به وجود آورده، نمي گذارد حل شود . اگر هفتصد ميليون مسلم با اين كشور هاي عريض و طويل رشد سياسي داشتند وبا هم متّحد ومتشكّل شده در صف واحد قرار مي گرفتند، براي دولتهاي بزرگ استعمار [گر]ممكن نبود كه در ممالك رخنه كنند، تا چه رسد به مشتي يهود كه از عمّال استعمارند .
امروز روزي است كه همه به دستور اسلام، به دستور قرآن كريم با هم متّحد باشند، تنازع نكنند، اگر تنازع با هم بكنند، به هر شيوه اي باشد، بر حسب قرآن كريم ممنوع است اين تنازع، واگر تنازع بكنند، فشل مي آورد ورنگ وبوي انسان را وملّت را از بين مي برد. اين دستور خداي كريم است. اين هايي كه دارند كوشش مي كنند تفرقه بيندازند وتنازع ايجاد كنند ومع ذالك ادّعاي اسلام مي كنند، اينها آن اسلامي را كه قرآن كريم كتاب اوست، آن اسلامي كه كعبه قبلة اوست، آن اسلام رانيافتند وايمان به آن اسلام نياوردند، آنهايي ايمان به اسلام آوردند كه قرآن را ، ومحتواي قرآن را قبول دارند، محتواي قرآن را كه مي فرمايدكه « مؤمنون اخوه» هستند، برادر هستند باهم. برادري هر چه اقتضا مي كند بايد اينها انجام بدهند.برادري اقتضا مي كند كه اگر به شما صدمه اي وارد شد همة برادرهايي كه در هر جا هستند متأثّر باشند. اگر شما خوشحال باشيد همه خوشحال باشند. برادرها !متوجّه باشيد كه با اسم هاي مختلف، با چيزهايي كه پخش مي كنند وتبليغ مي كنند، مي خواهند بين برادرها را جدايي بيندازند كه اثر اين جدايي افكندن بين برادرها، سلطة اجانب است بر همه و برگشتن همان اوضاع سابق است كه به همة شما، به همة ما از مركز گرفته تا هر جا برويد ظلم شده است وهمه را آزار داده است.
اگر ما هيچ جهتي را ملاحظه نكنيم الّا برادري خودمان را انسجام پيدا مي كنيم. همة مؤمنين را قرآن مي خواهد كه با هم برادر باشند وغير از اين هم نباشد در بين، اگر همة مؤمنين در قطرهاي اسلامي، در تمام كشورهاي اسلامي همين يك دستور خدا را كه خدا عقد اخوّت بينشان انداخته است همين يك دستور را عمل بكنند،قابل آسيب ديگر نيست .
آن روز مبارك است بر ما كه سلطة جهان خواران بر ملّت مظلوم ما وبر ساير ملّتهاي مستضعف شكسته شود و تمام ملّتها، سرنوشت خودشان را به دست خودشان بگيرند، ودولتها بيدار بشوند وببينند با داشتن آن همه ابزار وآن همه انسان وقواي انساني آن همه اراضي وسيع وذخاير زيرزميني، براي اينكه ما توجّه به دستورات اسلام كه بين همة مسلمانها عقد اخوّت بسته است وهمه را دعوت به اعتصام به حبل الله وپيروي از خطّ اسلام مي فرمايد، نكرديم.
اگر خداي ناخواسته سستي يا تفرقه اي پيش بياييد يا مخالفتهاي قشرها بايكديگر پيش بياييد خوف آن است كه دشمن هاي شما با هم متّحد بشوند وبر ما غلبه كنند آنوقت است كه اسلام را كنار مي زنند وبر ماحكومت مي كنند، همان حكومتهاي جابرانه، ليكن اگر اين ايمان واين وحدت را حفظ كنيد وهمه بسوي اسلام باشيد هيچ قدرتي بر شما پيروز نخواهد شد.17
نتیجه:
همان گونه که پیامبر(ص) با درایت و هوشیاری به عقد برادری میان قبایلی که سالیان سال با هم نبرد کرده و دشمنان خونی یکدیگر به شمار می رفتند ، در همان گام های نخستین همّت ورزید و ادامة حیات دینی و سیاسی را اتّحاد و وحدت مسلمین تشخیص داد، پس مسلمین جهان با پیروی و تبعیّت از پیامبر خود، هوشمندانه جهت اتّحاد و انسجام میان مسلمانان کمر اهتمام بسته و با تلاش های پیاپی ریسمان هم بستگی و هماهنگی میان مسلمانان را محکم تر و منسجم تر ببافند.
من ا... التّوفیق
زهرا خلفي _ عضو هيآت علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد دزفول
پانوشت ها
1- بخشی از آیة 103 سورة آل عمران
2- گلستان، ص 300
3- بخشی از آیة 171 سورة نساء
4- بخشی از آیة 214 سورة بقره
5- بخشی از آیة 1 سورة نساء
6- دیوان غزلیّات حافظ، ص 120
7- نهج الفصاحه، بخشی از شمارة 1202
8- چهارده اختر تابناک، ص 37
9- پیامبر، بخشی از صص 538 تا543
10- بخشی از آیة 10 سورة حُجُرات
11- امثال و حکم، جلد 1، ص 30
12- پیام پیامبر(ص)، بخشی از ص 105
13- گزینة اشعار حمید مصدّق، بخشی از صص 39 تا 40
14- پیامبر، بخشی از صص 586 تا 587
15- المعجم المفهرس، نهج البلاغه، بخش سوّم خطبة 96
16- همان کتاب، بخش هشتم از خطبة 127
17- وحدت از ديدگاه امام خميني(ره) صص 362 ،390، 397، 44،45، 133
منابع و مآخذ
1. احمدی بیرجندی، احمد، چهارده اختر تابناک، مؤسّسة چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ نهم، 1372.
2. امام خميني، وحدت از ديدگاه امام خميني (ره)، دفتر پانزدهم، ناشر، مؤسّسة تنظيم ونشر آثار امام خميني،چاپ دوّم،1378
3. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، انتشارات جاویدان، چاپ اوّل، 1374.
4. خرّمشاهی، بهاء الدّین، انصاری، مسعود، پیام پیامبر(ص)، انتشارات جامی، چاپ اوّل، 1376.
5. دکتر خطیب رهبر، خلیل، دیوان غزلیّات حافظ، انتشارات صفی علیشاه، چاپ بیست و چهارم، 1378.
6. دکتر خطیب رهبر، خلیل، گلستان سعدی، انتشارات صفی علیشاه، چاپ سوّم، 1364.
7. دهخدا، علی اکبر، امثال و حکم، انتشارات امیرکبیر، چاپ ششم، 1363.
8. رهنما، زین العابدین- پیامبر، جلد 1و2، چاپخانة آتشکده، چاپ چهاردهم.
9. محمّدی، محمّدکاظم، دشتی، محمّد، المعجم المفهرس لِالفاظ نهج البلاغه، نشر امام علی (ع)، قم، چاپ چهارم، 1374.
10. مصدّق، حمید، گزینة اشعار، انتشارات مروارید، چاپ پنجم، 1376.
باسمه تعالي
« انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »
واعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جمیعاً وَ لاتَفَرَّقُوا 1
در عصر حاضر که مستبدان و اَبَرقدرتان جهان تلاش می کنند که جهان اسلام و مسلمین را در زیر یوغ استعمار و استبداد، خرد و نابود سازند، در این زمان حسّاس که امپریالیسم شرق و غرب می کوشد سلطه و قدرت خود را با نمایش تسلیحاتی بر مسلمین جهان عرضه نماید و با صدور سرمایه به کشورهای زیر سلطه و کشمکش بر سر تسلّط بر آنها پیشرفت نظام سرمایه داری و قدرتهای مالی و انحصاری خود را نشان دهد، ملّت های اسلام باید یکی شوند و دست در دست هم، زنجیروار اجازه ندهند که سلسلة وحدت از هم بپاشد و باید در برابر اجانب و عمّال اجانب با ایمان راسخ و اتّکال به خدا مقاومت ورزند.
مسلمین جهان باید از خواب غفلت بیدار شوند. جامعة خواب آلوده و بی تفاوت باید خواب غفلت زدگی و مخموری خود را در چشم بشکند. یک میلیارد جمعیّت اسلامی با اتّفاق و اتّحاد می توانند از هجوم و نفوذ زورمندان جلوگیری کنند.
پشه چو پر شد، بزند پیل را
|
|
با همه تندی و صلابت که اوست
|
مورچگان را چو بود اتّفاق
|
|
شیر ژیان را بدرانند پوست2
|
مسلمین همگی در تحت پرچم توحید هستند و همین پرچم توحید با دست های پیوسته و واحد می تواند در برابر سیل کِبر و کفر، استوار و پابرجا برافراشته گردد و بر فراز بام اتّحاد مسلمین به اهتزاز درآید.
آیات منوّر الهی، گفتار کسانی را که به تثلیث قا ئلند برابر شرک می داند و با عبارت « اِنَّما اللهُ اِلهٌ واحِدٌ »3 به مردم می نمایاند که وحدت کلمه خیر و رستگاری آنان را تأمین می کند و نیز « کانَ الناسُ اُمةً واحدةً»4 و « رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ »5 نشانگر آن است که وحدت، زبان حق و اختلاف زبان شیطان است و مسلمین از جنود خدا هستند و هرگز با تفرقه و ایجاد مفارقت میان افراد خود را جزو لشکر ابلیس قرار نمی دهند.
دستهای ناپاکی سعی دارند که آحاد ملّت های مسلمان را از هم بپاشند و با طرح مسایل پوچ و بی معنا آنها را به جان هم بیندازند و از آب گل آلود ماهی بگیرند و با شعار « تفرقه بینداز و حکومت کن» به مطامع شوم خود نایل گردند. باید هوشیاری و بیداری مسلمانان جهان نقشه های ریاکارانة آنها را نقش برآب سازد و با هم دلی و هم بستگی بیشتر سدّ راه آنان گردد و فریب های آنان را خنثی نماید. اتّفاق و اتّحاد مسلمین جهان تعالی و پیشرفت آنان را مهیّا ساخته و آنان را به سمت و سوی رستگاری و پیروزی می کشاند.
حُسنت به اتّفاق ملاحت جهان گرفت
|
آری به اتّفاق جهان می توان گرفت6
|
پیامبر اکرم(ص) در راه وحدت اسلامی کوشش وافری مبذول داشت. و جماعت و اتّفاق را خیر و تفرقه را عذاب و مایة رنج مردم می دانست7 و بین مسلمانان عقد اخوّت و برادری بست. از نخستین گامهای پیامبر(ص) در ورود به مدینه پی ریزی زندگی اجتماعی اسلامی بود و پس از ساختن مسجد که مرکز تعلیم و تربیت و اجتماعات اسلامی بود، بین دو قبیلة «اوس» و «خزرج» که سالها در حال جنگ و خون ریزی بودند، صلح و آشتی برقرار کرد. بین «مهاجران» و مردم مدینه که مهاجران را در خانه های خود پذیرفته بودند، یعنی «انصار» پیمان برادری برقرار کرد.
پیامبر(ص)، توحید اسلامی و پیوند اعتقادی و برادری را جایگزین روابط قبیلگی کرد و از مردمی کینه توز و بی خبر از نظام اجتماعی و قانون، جامعه ای متّحد و برادر به وجود آورد. 8
آیین محمّدی نه تنها وحدت خالق را در میان مشرک و بت پرست ایجاد نمود، بلکه وحدت امّت و مخلوق را نیز به وجود آورد که همه یکی شدند و شکل ساختمان واحد به خود گرفتند.
این نظام جدید را محمّد(ص) سیزده سال با سخت ترین مقاومت ها و دشمنی های قریش در مکّه پی ریزی کرد.
این نظم جدید تمام مؤمنین را جامعة واحد ساخت ولو اینکه از قبایل مختلف تشکیل شده و در مواضع و محل های بسیار دور و مجزای از یکدیگر قرار گرفته بودند.
مذهب اسلام در واقع نیروی صحیح و سالم التصاق دهنده ای شد که ابتدا قبایل و عشایر و سپس اقوام و ملل خارجی را طوری بهم چسباند و جوش داد که حکم نیروی واحد و جامعة یگانه ای پیدا کردند. جامعه ای که هیچ قوّه و نیرو نمی توانست آنها را از یکدیگر جدا کند.
پیامبر(ص) پیوسته به انصار دستور می داد که به برادران مهاجر خود که همه چیز خود را در مکّه گذارده اند کمک و همراهی کنند. عبدالرّحمن بن عوف بدون دیناری به مدینه رسیده بود. انصاری سعید که در عقد «پیمان برادری» برادر خواندة او شد تمام دارایی خود را در اختیار وی گذاشت.
محمّد(ص) در هفته های اول ورود به مدینه تمام سعی و توجّه خود را بدان معطوف داشت که نه تنها زمزمة رقابت و اختلافی که میان مهاجرین و انصار به وجود آمده بود، برطرف سازد، بلکه آنها را بیش از پیش به یکدیگر نزدیک کند و اساس این بنیان و نظم جدید را محکم نماید. او می دانست که نیروی بزرگ از پیوستگی و اتّصال نیروهای کوچک به دست می آید.
روزی از طرف پیامبر(ص) به تمام مسلمانان و مؤمنین اطّلاع داده شد که همگی برای نماز مغرب در صحن مسجد حضور یابند. مسلمانان همیشه شوق دیدار رسول خدا را داشتند و همه شب برای دیدار وی و انجام نماز در مسجد حاضر می شدند. ولی این خبر که به آنها رسید اشتیاقشان را زیادتر کرد. همگی حاضر شدند. به دنبال پیامبر نماز گزاردند. بعد از نماز محمّد(ص) برای آنان صحبت کرد. از خدای یگانه گفت. از مأموریت رسولش گفت. از اعمال نیک و نیّت پاک گفت. از برادری و مساوات که اساس وحدت معنوی مسلمانان است، گفتگو کرد و از پاداشی که مهاجرین و انصار در مقابل خدمات خود به اسلام خواهند یافت شرح مبسوطی بیان کرد و سپس چنین اظهار داشت:
ای مسلمانان و ای مؤمنین:
قسمتی از شما به مکّه آمدید و در عقبه در دل شب با من بیعت کردید و مرا به شهر خود فرا خواندید. قسمت دیگر از آغاز پیدایش اسلام به دین خدا درآمدید و در این راه هرگونه ناملایمی را تحمّل کردید و خلوص نیّت و پاکی ایمان خود را نشان دادید. من اکنون به شما اعلام می دارم که شما افراد مهاجر و انصار برادر یکدیگر هستید. این برادری شما در آسمانها منعقد شده و اکنون من آن عهد تقدیر و قضا را که بر لوحة ابدیّت مانند علم الهی نقش بسته است به شما اعلام می دارم. هر کدام برخیزید و برادر خود را انتخاب کنید.
این بیانات تأثیر بسیار عمیقی در حاضرین کرد. غلغله در میان آنان به وجود آورد. آقا و نوکر، بزرگ و کوچک، ثروتمند و فقیر جملگی برادر یکدیگر شدند.
حمزه عموی رسول الله با زیدبن حارثه غلام آزاد شدةخود برادر شد. سلمان فارسی که تازه از قید رقیّت یهودی نجات یافته بود برادر ابو درداء شد و بلال غلام ابوبکر برادر ابو رویحه شد.
سایرین هم هر کدام برادران خود را فی المجلس انتخاب کردند و در این جمعیّت پانصد نفری روحی از همکاری و صداقت به وجود آمد که همه خود را حتّی در دارایی و اموال برادر مؤمن خودش یکی دانستند.
آن وقت محمّد برخاست و از میان جمعیّت دست علی را گرفت. او را از میان مسلمانان بیرون کشید و با صدای محکم و پر ارادة خود گفت: اینهم برادر من. 9
اگر تمام قشرهای ملّت های اسلام به حکم « اِنَّما المُؤمِنونَ اِخْوَةٌٌ فَاَصْلِحوا بَیْنَ اَخَوَیْکُمْ»10 گردن نهند. اَبَرقدرتان هرگز نمی توانند کوچکترین ضربه ای به عالم اسلام وارد نمایند. ملّت اسلام اگر بخواهند می توانند حیله ها و دسیسه های قدرت شیطانی را سرکوب نمایند چون می دانند « یدُ اللهِ مَعَ الجماعةِ» است و از یک قطره هیچ کاری برنمی آید، بلکه از قطرات باران سیل عظیم راه می افتد و سدّ بزرگ را می شکند و دریاها به وجود می آورد.
اگر دو یار موافق دو دل یکی سازد
|
فلک به یک تن تنها چه می تواند کرد؟
|
ز دانا تو نشنیدی این داستان
|
که برگوید از گفتة باستان
|
که گر دو برادر نهند پشت پشت ج
|
تن کوه را باد ماند به مشت11
|
بخشی از خطبة پیامبر(ص) در حجةالوداع در مورد اتّحاد و برادری مسلمانان با یکدیگر بود. در این مورد فرمود: هان، مسلمان برادر مسلمان است، پس هیچ چیز برای مسلمان در حقّ برادرش روانیست مگر آنچه را که بر خود نیز روا می داند. 12
اسلام بانی عقد اخوّت است و مسلمانان جهان در زیر پرچم پرافتخار اسلام و دستورات نورانی خدای متعال با وحدت و برادری می توانند دست قدرتهای بزرگ را که هیچ فکری جز مصلحت خود و چپاول کردن ذخایر ملّت های ضعیف ندارند، قطع کنند. همان گونه که از یک گل بهار و از یک پرستو تابستان نمی شود و یک دست صدا ندارد، مسلمانان هم اگر بخواهند به تنهایی در برابر دشمنان اسلام اقدام نمایند، راه به جایی نخواهند برد و «من» تا «ما» نشود، فریادش به جایی نخواهد رسید و به قول حمید مصدّق:
چه کسی می خواهد
|
من و تو ما نشویم؟
|
خانه اش ویران باد !
|
من اگر ما نشوم، تنهایم
|
تو اگر ما نشوی،
- خویشتنی
|
از کجا که من و تو
|
شور یک پارچگی را در شرق
|
باز بر پا نکنیم ؟
|
از کجا که من و تو
|
مشت رسوایان را وا نکنیم؟
|
من اگر برخیزم
|
تو اگر برخیزی
|
همه برمی خیزند
|
من اگر بنشینم
تو اگر بنشینی
|
چه کسی برخیزد؟
|
چه کسی با دشمن بستیزد؟
|
چه کسی
پنجه در پنجة هر دشمن دون
آویزد13؟
|
محمّد(ص) به وسیلة پیمان برادری روابط مؤمنین را به عالی ترین درجه محکم ساخت و نقشة منافقان را که می خواستند روابط مسلمانان اوس و خزرج و مهاجر و انصار را تیره کنند بی اثر نمود و از این مرحله اطمینان کامل حاصل کرد و تمام توجّه و همّ خود را جهت تشکیل امّت واحد اسلامی و عقد قرارداد با یهود و سایر قبایل مدینه به کاربرد و برای اوّلین بار بود که قسمتی از قبایل عرب به نام امّت واحدی نامیده شد و با این رشته های محکم به هم متّصل گردیدند و برای نخستین دفعه بود که عربها به عقد قراردادی به این قدرت و قوّت در همکاری موفّق آمدند.
این پیمان برادری و این پیمان تدافعی که در فاصلة کمی از زمان منعقد گردید، مؤمنان را نه تنها از هجوم قریش سرمایه دار راحت کرد و از این رهگذر آنها را آسوده خاطر نگاه داشت، بلکه مجال داد که به تشکیلات داخلی و اجرای قوانین الهی که توسّط پیامبرشان نازل می گردید مشغول شوند. غالب احکام و قوانین بعد از این پیمان نازل گردید و مسلمانان با هم بستگی و هم یاری یکدیگر در اجرای آنها کوشیدند.
پیامبر(ص) در میان مؤمنین یک عقیده و یک ایمان و یک نوع اتّصال باطنی به وجود آورد. آنان یک نور واحد، بهشت واحد، خدای واحد و زندگی واحدی که آغاز و انجام آن یک نوع و یک رنگ شده بود در مقابل چشم ظاهر و چشم باطن خود می دیدند. علاوه بر اینها تشکیل امّت واحد و عهد برادری تأثیر جداگانه ای در فرد فرد آنان کرده بود.
هنگامی که منافقین می خواستند میان «اوس» و «خزرج» شعله ي جنگ را دوباره برافروزند و این دو طایفه با سلاحهای خود مثل گذشته رویاروی هم قرار گرفتند، پیامبر(ص) به میان آنان رفت و روی سنگ مرتفعی قرار گرفت و صدای او با این کلمات بلند شد:
« ای گروه مسلمانان، الله، الله، آیا دوباره به دورة جاهلیّت برگشتید و من میان شما هستم؟
آیا به دورة جاهلیّت برگشتید بعد از آن که خدا شما را به اسلام هدایت و رهبری کرد؟آیین اسلام را به شما عطا نمود؟
عادتها و کارهای جاهلیّت را از شما برید. شما را از کفر نجات داد. میان دلهای شما الفت و محبّت برقرار ساخت.»
هریک از این کلمات مانند نور خورشید بود که غبار و ابر کینه و حسّ برادرکشی را از روح و دل آنها زدود.
شمشیرها به غلافهای خود بازگشتند. یک مرتبه به دل آنها وحی الهی آمد که این تفتین و افساد از ناحیة شیطان است و این دام از جانب دشمنان.
ناگهان اوسیها و خزرجی ها یکدیگر را در آغوش گرفتند و بلند بلند گریستند.
رسول خدا آنها را نوازش و تحسین نمود و به طرف شهر حرکت کرد. این گروه دو قبیله هم با اطاعت و انقیادی که از دل و جان آنها برمی خاست به دنبال وی روان گشتند.
برق شمشیرها جای خود را به برق اشک های شادمانی سپرد و بدین گونه آتش مکر و تفتین شائس بن قیس(یهودی نفاق انداز) خاموش شد. 14
آری سیرة پیامبر(ص) در حفظ و انسجام وحدت میان مسلمانان این گونه بود. اتّفاق و وحدت از نظر پیامبر(ص) رحمت بود که هر دولتی از اتّفاق است و هر بی دولتی از نفاق.
دو دل یک شود بشکند کوه را
|
پراکندگی آرد انبوه را
|
حضرت علی(ع)، در ستایش فضایل پیامبر(ص) او را الفت دهندة دلها و زدایندة کینه ها می نمایاند و می فرماید:
به برکت وجودش، خداوند ، کینه ها را دفن کرد و آتش دشمنی ها را با او خاموش ساخت. به واسطة او در میان دلها الفت افکند (و افراد دور افتاده را در سایة آیینش برادر ساخت) و نزدیکانی را (که در ایمان با او هماهنگ نبودند) از هم دور ساخت. 15
مسلمانان که خدایشان یکی، پیامبرشان یکی و کتابشان یکی است باید با پشتیبانی و هم بستگی یکدیگر از اسلام دفاع نموده و به یاری کشورهای اسلامی ضعیف و کم درآمد بشتابند بدین ترتیب بنیاد و شالوده ی ممالک اسلامی را استوار و پابرجا نگاه دارند و به مخالفان اسلام اجازه ندهند که به حریم مقدّس مسلمانان تجاوز نموده وجان وثروت و مال آنان را به غارت ببرند.
اقشار ملّت های مسلمان با هر مسلکی که دارندو با هر فکر سیاسی یا مذهبی ، لازم است وحدت خود را حفظ نموده و علیه جنایات بی شمار مستکبران موضعی خصمانه گرفته و از اشکال تراشی و تفرقه اندازی که به سود دشمنان است بپرهیزند. آنان باید همواره هشدارهای قرآن و سیرة رسول الله را مدّنظر داشته باشند و آگاه و بیدار در ترویج اسلام و قرآن بکوشند.
مسلمانان حافظان وحدت و انسجام اسلام می باشند. هر فرد مسلمان مسؤول است که در برپایی این انسجام بکوشد. بدخواهان و مغرضین باید شناسایی شوند و اجازه نیابند که در صفوف مسلمین رخنه بیفکنند.
ائتلاف مسلمین یعنی نمایش قدرت اسلام. باید آگاهانه عمل نمود تا نقطه ضعفی به دست دشمنان اسلام ندهند زیرا آنان مترصّدند که از تفرقه و اختلاف سوء استفاده نموده و به نفع خود جریان آب را به حرکت درآورند. به هوش باید بود که وحدت مسلمین جهان موهبتی الهی است که می تواند اساس اسلام را پایدار نگاه دارد ولی تفرقه و اختلاف به سرنگونی آن کمک می کند و به فرمایش علی (ع): «از پراکندگی بپرهیزید که «انسانِ تنها» بهرة شیطان است چنانکه گوسفندانِ تک رو طعمةگرگ ! »16
امام خميني در مورد افراد تفرقه افكن مي فرمايد:
علما ودانشمندان سراسر جهان به ويژه علما ومتفكّران اسلام، يكدل ويك جهت در راه نجات بشريّت از تحت سلطة ظالمانة اين اقلّيّت حيله باز وتوطئه گر كه با دسيسه ها وجنجالها، سلطةخود را بر جهانيان گسترده اند، بپاخيزند وبا بيان وقلم وعمل خود، خوف وهراس كاذبي را كه برمظلومان سايه افكنده است بزدايند واين كتابهايي را كه اخيراً با دست استعمار كه از آستين كثيف اين بردگان شيطان منتشر شده ودامن به اختلاف بين طوايف مسلمين مي زنند، نابود كنند وريشة خلاف را كه سرچشمة همة گرفتارهاي مظلومان و مسلمانان است بر كنند ويكدل ويكسو بر اين رسانه هاي گروهي كه در بيشتر ساعات شب وروز به فتنه انگيزي ونفاق افكني و دروغ پردازي و شايعه سازي عمر خود را مي گذرانند، پرخاش كنند و برسر چشـــمة تروريسم كه از كاخ سفيد مي جوشد بشورند .
اگر سران كشور هاي اسلامي از اختلافات داخلي دست بردارند و با اهداف عالية اسلام آشنا شوند و به سوي اسلام گرايش پيدا كنند، اين گونه اسير و ذليل استعمار نمي شوند. اين اختلافات سران كشور هاي اسلامي است كه مشكل فلسطين را به وجود آورده، نمي گذارد حل شود . اگر هفتصد ميليون مسلم با اين كشور هاي عريض و طويل رشد سياسي داشتند وبا هم متّحد ومتشكّل شده در صف واحد قرار مي گرفتند، براي دولتهاي بزرگ استعمار [گر]ممكن نبود كه در ممالك رخنه كنند، تا چه رسد به مشتي يهود كه از عمّال استعمارند .
امروز روزي است كه همه به دستور اسلام، به دستور قرآن كريم با هم متّحد باشند، تنازع نكنند، اگر تنازع با هم بكنند، به هر شيوه اي باشد، بر حسب قرآن كريم ممنوع است اين تنازع، واگر تنازع بكنند، فشل مي آورد ورنگ وبوي انسان را وملّت را از بين مي برد. اين دستور خداي كريم است. اين هايي كه دارند كوشش مي كنند تفرقه بيندازند وتنازع ايجاد كنند ومع ذالك ادّعاي اسلام مي كنند، اينها آن اسلامي را كه قرآن كريم كتاب اوست، آن اسلامي كه كعبه قبلة اوست، آن اسلام رانيافتند وايمان به آن اسلام نياوردند، آنهايي ايمان به اسلام آوردند كه قرآن را ، ومحتواي قرآن را قبول دارند، محتواي قرآن را كه مي فرمايدكه « مؤمنون اخوه» هستند، برادر هستند باهم. برادري هر چه اقتضا مي كند بايد اينها انجام بدهند.برادري اقتضا مي كند كه اگر به شما صدمه اي وارد شد همة برادرهايي كه در هر جا هستند متأثّر باشند. اگر شما خوشحال باشيد همه خوشحال باشند. برادرها !متوجّه باشيد كه با اسم هاي مختلف، با چيزهايي كه پخش مي كنند وتبليغ مي كنند، مي خواهند بين برادرها را جدايي بيندازند كه اثر اين جدايي افكندن بين برادرها، سلطة اجانب است بر همه و برگشتن همان اوضاع سابق است كه به همة شما، به همة ما از مركز گرفته تا هر جا برويد ظلم شده است وهمه را آزار داده است.
اگر ما هيچ جهتي را ملاحظه نكنيم الّا برادري خودمان را انسجام پيدا مي كنيم. همة مؤمنين را قرآن مي خواهد كه با هم برادر باشند وغير از اين هم نباشد در بين، اگر همة مؤمنين در قطرهاي اسلامي، در تمام كشورهاي اسلامي همين يك دستور خدا را كه خدا عقد اخوّت بينشان انداخته است همين يك دستور را عمل بكنند،قابل آسيب ديگر نيست .
آن روز مبارك است بر ما كه سلطة جهان خواران بر ملّت مظلوم ما وبر ساير ملّتهاي مستضعف شكسته شود و تمام ملّتها، سرنوشت خودشان را به دست خودشان بگيرند، ودولتها بيدار بشوند وببينند با داشتن آن همه ابزار وآن همه انسان وقواي انساني آن همه اراضي وسيع وذخاير زيرزميني، براي اينكه ما توجّه به دستورات اسلام كه بين همة مسلمانها عقد اخوّت بسته است وهمه را دعوت به اعتصام به حبل الله وپيروي از خطّ اسلام مي فرمايد، نكرديم.
اگر خداي ناخواسته سستي يا تفرقه اي پيش بياييد يا مخالفتهاي قشرها بايكديگر پيش بياييد خوف آن است كه دشمن هاي شما با هم متّحد بشوند وبر ما غلبه كنند آنوقت است كه اسلام را كنار مي زنند وبر ماحكومت مي كنند، همان حكومتهاي جابرانه، ليكن اگر اين ايمان واين وحدت را حفظ كنيد وهمه بسوي اسلام باشيد هيچ قدرتي بر شما پيروز نخواهد شد.17
نتیجه:
همان گونه که پیامبر(ص) با درایت و هوشیاری به عقد برادری میان قبایلی که سالیان سال با هم نبرد کرده و دشمنان خونی یکدیگر به شمار می رفتند ، در همان گام های نخستین همّت ورزید و ادامة حیات دینی و سیاسی را اتّحاد و وحدت مسلمین تشخیص داد، پس مسلمین جهان با پیروی و تبعیّت از پیامبر خود، هوشمندانه جهت اتّحاد و انسجام میان مسلمانان کمر اهتمام بسته و با تلاش های پیاپی ریسمان هم بستگی و هماهنگی میان مسلمانان را محکم تر و منسجم تر ببافند.
من ا... التّوفیق
زهرا خلفي _ عضو هيآت علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد دزفول
پانوشت ها
1- بخشی از آیة 103 سورة آل عمران
2- گلستان، ص 300
3- بخشی از آیة 171 سورة نساء
4- بخشی از آیة 214 سورة بقره
5- بخشی از آیة 1 سورة نساء
6- دیوان غزلیّات حافظ، ص 120
7- نهج الفصاحه، بخشی از شمارة 1202
8- چهارده اختر تابناک، ص 37
9- پیامبر، بخشی از صص 538 تا543
10- بخشی از آیة 10 سورة حُجُرات
11- امثال و حکم، جلد 1، ص 30
12- پیام پیامبر(ص)، بخشی از ص 105
13- گزینة اشعار حمید مصدّق، بخشی از صص 39 تا 40
14- پیامبر، بخشی از صص 586 تا 587
15- المعجم المفهرس، نهج البلاغه، بخش سوّم خطبة 96
16- همان کتاب، بخش هشتم از خطبة 127
17- وحدت از ديدگاه امام خميني(ره) صص 362 ،390، 397، 44،45، 133
منابع و مآخذ
1. احمدی بیرجندی، احمد، چهارده اختر تابناک، مؤسّسة چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ نهم، 1372.
2. امام خميني، وحدت از ديدگاه امام خميني (ره)، دفتر پانزدهم، ناشر، مؤسّسة تنظيم ونشر آثار امام خميني،چاپ دوّم،1378
3. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، انتشارات جاویدان، چاپ اوّل، 1374.
4. خرّمشاهی، بهاء الدّین، انصاری، مسعود، پیام پیامبر(ص)، انتشارات جامی، چاپ اوّل، 1376.
5. دکتر خطیب رهبر، خلیل، دیوان غزلیّات حافظ، انتشارات صفی علیشاه، چاپ بیست و چهارم، 1378.
6. دکتر خطیب رهبر، خلیل، گلستان سعدی، انتشارات صفی علیشاه، چاپ سوّم، 1364.
7. دهخدا، علی اکبر، امثال و حکم، انتشارات امیرکبیر، چاپ ششم، 1363.
8. رهنما، زین العابدین- پیامبر، جلد 1و2، چاپخانة آتشکده، چاپ چهاردهم.
9. محمّدی، محمّدکاظم، دشتی، محمّد، المعجم المفهرس لِالفاظ نهج البلاغه، نشر امام علی (ع)، قم، چاپ چهارم، 1374.
10. مصدّق، حمید، گزینة اشعار، انتشارات مروارید، چاپ پنجم، 1376.
باسمه تعالي
« انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »
واعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جمیعاً وَ لاتَفَرَّقُوا 1
در عصر حاضر که مستبدان و اَبَرقدرتان جهان تلاش می کنند که جهان اسلام و مسلمین را در زیر یوغ استعمار و استبداد، خرد و نابود سازند، در این زمان حسّاس که امپریالیسم شرق و غرب می کوشد سلطه و قدرت خود را با نمایش تسلیحاتی بر مسلمین جهان عرضه نماید و با صدور سرمایه به کشورهای زیر سلطه و کشمکش بر سر تسلّط بر آنها پیشرفت نظام سرمایه داری و قدرتهای مالی و انحصاری خود را نشان دهد، ملّت های اسلام باید یکی شوند و دست در دست هم، زنجیروار اجازه ندهند که سلسلة وحدت از هم بپاشد و باید در برابر اجانب و عمّال اجانب با ایمان راسخ و اتّکال به خدا مقاومت ورزند.
مسلمین جهان باید از خواب غفلت بیدار شوند. جامعة خواب آلوده و بی تفاوت باید خواب غفلت زدگی و مخموری خود را در چشم بشکند. یک میلیارد جمعیّت اسلامی با اتّفاق و اتّحاد می توانند از هجوم و نفوذ زورمندان جلوگیری کنند.
پشه چو پر شد، بزند پیل را
|
|
با همه تندی و صلابت که اوست
|
مورچگان را چو بود اتّفاق
|
|
شیر ژیان را بدرانند پوست2
|
مسلمین همگی در تحت پرچم توحید هستند و همین پرچم توحید با دست های پیوسته و واحد می تواند در برابر سیل کِبر و کفر، استوار و پابرجا برافراشته گردد و بر فراز بام اتّحاد مسلمین به اهتزاز درآید.
آیات منوّر الهی، گفتار کسانی را که به تثلیث قا ئلند برابر شرک می داند و با عبارت « اِنَّما اللهُ اِلهٌ واحِدٌ »3 به مردم می نمایاند که وحدت کلمه خیر و رستگاری آنان را تأمین می کند و نیز « کانَ الناسُ اُمةً واحدةً»4 و « رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ »5 نشانگر آن است که وحدت، زبان حق و اختلاف زبان شیطان است و مسلمین از جنود خدا هستند و هرگز با تفرقه و ایجاد مفارقت میان افراد خود را جزو لشکر ابلیس قرار نمی دهند.
دستهای ناپاکی سعی دارند که آحاد ملّت های مسلمان را از هم بپاشند و با طرح مسایل پوچ و بی معنا آنها را به جان هم بیندازند و از آب گل آلود ماهی بگیرند و با شعار « تفرقه بینداز و حکومت کن» به مطامع شوم خود نایل گردند. باید هوشیاری و بیداری مسلمانان جهان نقشه های ریاکارانة آنها را نقش برآب سازد و با هم دلی و هم بستگی بیشتر سدّ راه آنان گردد و فریب های آنان را خنثی نماید. اتّفاق و اتّحاد مسلمین جهان تعالی و پیشرفت آنان را مهیّا ساخته و آنان را به سمت و سوی رستگاری و پیروزی می کشاند.
حُسنت به اتّفاق ملاحت جهان گرفت
|
آری به اتّفاق جهان می توان گرفت6
|
پیامبر اکرم(ص) در راه وحدت اسلامی کوشش وافری مبذول داشت. و جماعت و اتّفاق را خیر و تفرقه را عذاب و مایة رنج مردم می دانست7 و بین مسلمانان عقد اخوّت و برادری بست. از نخستین گامهای پیامبر(ص) در ورود به مدینه پی ریزی زندگی اجتماعی اسلامی بود و پس از ساختن مسجد که مرکز تعلیم و تربیت و اجتماعات اسلامی بود، بین دو قبیلة «اوس» و «خزرج» که سالها در حال جنگ و خون ریزی بودند، صلح و آشتی برقرار کرد. بین «مهاجران» و مردم مدینه که مهاجران را در خانه های خود پذیرفته بودند، یعنی «انصار» پیمان برادری برقرار کرد.
پیامبر(ص)، توحید اسلامی و پیوند اعتقادی و برادری را جایگزین روابط قبیلگی کرد و از مردمی کینه توز و بی خبر از نظام اجتماعی و قانون، جامعه ای متّحد و برادر به وجود آورد. 8
آیین محمّدی نه تنها وحدت خالق را در میان مشرک و بت پرست ایجاد نمود، بلکه وحدت امّت و مخلوق را نیز به وجود آورد که همه یکی شدند و شکل ساختمان واحد به خود گرفتند.
این نظام جدید را محمّد(ص) سیزده سال با سخت ترین مقاومت ها و دشمنی های قریش در مکّه پی ریزی کرد.
این نظم جدید تمام مؤمنین را جامعة واحد ساخت ولو اینکه از قبایل مختلف تشکیل شده و در مواضع و محل های بسیار دور و مجزای از یکدیگر قرار گرفته بودند.
مذهب اسلام در واقع نیروی صحیح و سالم التصاق دهنده ای شد که ابتدا قبایل و عشایر و سپس اقوام و ملل خارجی را طوری بهم چسباند و جوش داد که حکم نیروی واحد و جامعة یگانه ای پیدا کردند. جامعه ای که هیچ قوّه و نیرو نمی توانست آنها را از یکدیگر جدا کند.
پیامبر(ص) پیوسته به انصار دستور می داد که به برادران مهاجر خود که همه چیز خود را در مکّه گذارده اند کمک و همراهی کنند. عبدالرّحمن بن عوف بدون دیناری به مدینه رسیده بود. انصاری سعید که در عقد «پیمان برادری» برادر خواندة او شد تمام دارایی خود را در اختیار وی گذاشت.
محمّد(ص) در هفته های اول ورود به مدینه تمام سعی و توجّه خود را بدان معطوف داشت که نه تنها زمزمة رقابت و اختلافی که میان مهاجرین و انصار به وجود آمده بود، برطرف سازد، بلکه آنها را بیش از پیش به یکدیگر نزدیک کند و اساس این بنیان و نظم جدید را محکم نماید. او می دانست که نیروی بزرگ از پیوستگی و اتّصال نیروهای کوچک به دست می آید.
روزی از طرف پیامبر(ص) به تمام مسلمانان و مؤمنین اطّلاع داده شد که همگی برای نماز مغرب در صحن مسجد حضور یابند. مسلمانان همیشه شوق دیدار رسول خدا را داشتند و همه شب برای دیدار وی و انجام نماز در مسجد حاضر می شدند. ولی این خبر که به آنها رسید اشتیاقشان را زیادتر کرد. همگی حاضر شدند. به دنبال پیامبر نماز گزاردند. بعد از نماز محمّد(ص) برای آنان صحبت کرد. از خدای یگانه گفت. از مأموریت رسولش گفت. از اعمال نیک و نیّت پاک گفت. از برادری و مساوات که اساس وحدت معنوی مسلمانان است، گفتگو کرد و از پاداشی که مهاجرین و انصار در مقابل خدمات خود به اسلام خواهند یافت شرح مبسوطی بیان کرد و سپس چنین اظهار داشت:
ای مسلمانان و ای مؤمنین:
قسمتی از شما به مکّه آمدید و در عقبه در دل شب با من بیعت کردید و مرا به شهر خود فرا خواندید. قسمت دیگر از آغاز پیدایش اسلام به دین خدا درآمدید و در این راه هرگونه ناملایمی را تحمّل کردید و خلوص نیّت و پاکی ایمان خود را نشان دادید. من اکنون به شما اعلام می دارم که شما افراد مهاجر و انصار برادر یکدیگر هستید. این برادری شما در آسمانها منعقد شده و اکنون من آن عهد تقدیر و قضا را که بر لوحة ابدیّت مانند علم الهی نقش بسته است به شما اعلام می دارم. هر کدام برخیزید و برادر خود را انتخاب کنید.
این بیانات تأثیر بسیار عمیقی در حاضرین کرد. غلغله در میان آنان به وجود آورد. آقا و نوکر، بزرگ و کوچک، ثروتمند و فقیر جملگی برادر یکدیگر شدند.
حمزه عموی رسول الله با زیدبن حارثه غلام آزاد شدةخود برادر شد. سلمان فارسی که تازه از قید رقیّت یهودی نجات یافته بود برادر ابو درداء شد و بلال غلام ابوبکر برادر ابو رویحه شد.
سایرین هم هر کدام برادران خود را فی المجلس انتخاب کردند و در این جمعیّت پانصد نفری روحی از همکاری و صداقت به وجود آمد که همه خود را حتّی در دارایی و اموال برادر مؤمن خودش یکی دانستند.
آن وقت محمّد برخاست و از میان جمعیّت دست علی را گرفت. او را از میان مسلمانان بیرون کشید و با صدای محکم و پر ارادة خود گفت: اینهم برادر من. 9
اگر تمام قشرهای ملّت های اسلام به حکم « اِنَّما المُؤمِنونَ اِخْوَةٌٌ فَاَصْلِحوا بَیْنَ اَخَوَیْکُمْ»10 گردن نهند. اَبَرقدرتان هرگز نمی توانند کوچکترین ضربه ای به عالم اسلام وارد نمایند. ملّت اسلام اگر بخواهند می توانند حیله ها و دسیسه های قدرت شیطانی را سرکوب نمایند چون می دانند « یدُ اللهِ مَعَ الجماعةِ» است و از یک قطره هیچ کاری برنمی آید، بلکه از قطرات باران سیل عظیم راه می افتد و سدّ بزرگ را می شکند و دریاها به وجود می آورد.
اگر دو یار موافق دو دل یکی سازد
|
فلک به یک تن تنها چه می تواند کرد؟
|
ز دانا تو نشنیدی این داستان
|
که برگوید از گفتة باستان
|
که گر دو برادر نهند پشت پشت ج
|
تن کوه را باد ماند به مشت11
|
بخشی از خطبة پیامبر(ص) در حجةالوداع در مورد اتّحاد و برادری مسلمانان با یکدیگر بود. در این مورد فرمود: هان، مسلمان برادر مسلمان است، پس هیچ چیز برای مسلمان در حقّ برادرش روانیست مگر آنچه را که بر خود نیز روا می داند. 12
اسلام بانی عقد اخوّت است و مسلمانان جهان در زیر پرچم پرافتخار اسلام و دستورات نورانی خدای متعال با وحدت و برادری می توانند دست قدرتهای بزرگ را که هیچ فکری جز مصلحت خود و چپاول کردن ذخایر ملّت های ضعیف ندارند، قطع کنند. همان گونه که از یک گل بهار و از یک پرستو تابستان نمی شود و یک دست صدا ندارد، مسلمانان هم اگر بخواهند به تنهایی در برابر دشمنان اسلام اقدام نمایند، راه به جایی نخواهند برد و «من» تا «ما» نشود، فریادش به جایی نخواهد رسید و به قول حمید مصدّق:
چه کسی می خواهد
|
من و تو ما نشویم؟
|
خانه اش ویران باد !
|
من اگر ما نشوم، تنهایم
|
تو اگر ما نشوی،
- خویشتنی
|
از کجا که من و تو
|
شور یک پارچگی را در شرق
|
باز بر پا نکنیم ؟
|
از کجا که من و تو
|
مشت رسوایان را وا نکنیم؟
|
من اگر برخیزم
|
تو اگر برخیزی
|
همه برمی خیزند
|
من اگر بنشینم
تو اگر بنشینی
|
چه کسی برخیزد؟
|
چه کسی با دشمن بستیزد؟
|
چه کسی
پنجه در پنجة هر دشمن دون
آویزد13؟
|
محمّد(ص) به وسیلة پیمان برادری روابط مؤمنین را به عالی ترین درجه محکم ساخت و نقشة منافقان را که می خواستند روابط مسلمانان اوس و خزرج و مهاجر و انصار را تیره کنند بی اثر نمود و از این مرحله اطمینان کامل حاصل کرد و تمام توجّه و همّ خود را جهت تشکیل امّت واحد اسلامی و عقد قرارداد با یهود و سایر قبایل مدینه به کاربرد و برای اوّلین بار بود که قسمتی از قبایل عرب به نام امّت واحدی نامیده شد و با این رشته های محکم به هم متّصل گردیدند و برای نخستین دفعه بود که عربها به عقد قراردادی به این قدرت و قوّت در همکاری موفّق آمدند.
این پیمان برادری و این پیمان تدافعی که در فاصلة کمی از زمان منعقد گردید، مؤمنان را نه تنها از هجوم قریش سرمایه دار راحت کرد و از این رهگذر آنها را آسوده خاطر نگاه داشت، بلکه مجال داد که به تشکیلات داخلی و اجرای قوانین الهی که توسّط پیامبرشان نازل می گردید مشغول شوند. غالب احکام و قوانین بعد از این پیمان نازل گردید و مسلمانان با هم بستگی و هم یاری یکدیگر در اجرای آنها کوشیدند.
پیامبر(ص) در میان مؤمنین یک عقیده و یک ایمان و یک نوع اتّصال باطنی به وجود آورد. آنان یک نور واحد، بهشت واحد، خدای واحد و زندگی واحدی که آغاز و انجام آن یک نوع و یک رنگ شده بود در مقابل چشم ظاهر و چشم باطن خود می دیدند. علاوه بر اینها تشکیل امّت واحد و عهد برادری تأثیر جداگانه ای در فرد فرد آنان کرده بود.
هنگامی که منافقین می خواستند میان «اوس» و «خزرج» شعله ي جنگ را دوباره برافروزند و این دو طایفه با سلاحهای خود مثل گذشته رویاروی هم قرار گرفتند، پیامبر(ص) به میان آنان رفت و روی سنگ مرتفعی قرار گرفت و صدای او با این کلمات بلند شد:
« ای گروه مسلمانان، الله، الله، آیا دوباره به دورة جاهلیّت برگشتید و من میان شما هستم؟
آیا به دورة جاهلیّت برگشتید بعد از آن که خدا شما را به اسلام هدایت و رهبری کرد؟آیین اسلام را به شما عطا نمود؟
عادتها و کارهای جاهلیّت را از شما برید. شما را از کفر نجات داد. میان دلهای شما الفت و محبّت برقرار ساخت.»
هریک از این کلمات مانند نور خورشید بود که غبار و ابر کینه و حسّ برادرکشی را از روح و دل آنها زدود.
شمشیرها به غلافهای خود بازگشتند. یک مرتبه به دل آنها وحی الهی آمد که این تفتین و افساد از ناحیة شیطان است و این دام از جانب دشمنان.
ناگهان اوسیها و خزرجی ها یکدیگر را در آغوش گرفتند و بلند بلند گریستند.
رسول خدا آنها را نوازش و تحسین نمود و به طرف شهر حرکت کرد. این گروه دو قبیله هم با اطاعت و انقیادی که از دل و جان آنها برمی خاست به دنبال وی روان گشتند.
برق شمشیرها جای خود را به برق اشک های شادمانی سپرد و بدین گونه آتش مکر و تفتین شائس بن قیس(یهودی نفاق انداز) خاموش شد. 14
آری سیرة پیامبر(ص) در حفظ و انسجام وحدت میان مسلمانان این گونه بود. اتّفاق و وحدت از نظر پیامبر(ص) رحمت بود که هر دولتی از اتّفاق است و هر بی دولتی از نفاق.
دو دل یک شود بشکند کوه را
|
پراکندگی آرد انبوه را
|
حضرت علی(ع)، در ستایش فضایل پیامبر(ص) او را الفت دهندة دلها و زدایندة کینه ها می نمایاند و می فرماید:
به برکت وجودش، خداوند ، کینه ها را دفن کرد و آتش دشمنی ها را با او خاموش ساخت. به واسطة او در میان دلها الفت افکند (و افراد دور افتاده را در سایة آیینش برادر ساخت) و نزدیکانی را (که در ایمان با او هماهنگ نبودند) از هم دور ساخت. 15
مسلمانان که خدایشان یکی، پیامبرشان یکی و کتابشان یکی است باید با پشتیبانی و هم بستگی یکدیگر از اسلام دفاع نموده و به یاری کشورهای اسلامی ضعیف و کم درآمد بشتابند بدین ترتیب بنیاد و شالوده ی ممالک اسلامی را استوار و پابرجا نگاه دارند و به مخالفان اسلام اجازه ندهند که به حریم مقدّس مسلمانان تجاوز نموده وجان وثروت و مال آنان را به غارت ببرند.
اقشار ملّت های مسلمان با هر مسلکی که دارندو با هر فکر سیاسی یا مذهبی ، لازم است وحدت خود را حفظ نموده و علیه جنایات بی شمار مستکبران موضعی خصمانه گرفته و از اشکال تراشی و تفرقه اندازی که به سود دشمنان است بپرهیزند. آنان باید همواره هشدارهای قرآن و سیرة رسول الله را مدّنظر داشته باشند و آگاه و بیدار در ترویج اسلام و قرآن بکوشند.
مسلمانان حافظان وحدت و انسجام اسلام می باشند. هر فرد مسلمان مسؤول است که در برپایی این انسجام بکوشد. بدخواهان و مغرضین باید شناسایی شوند و اجازه نیابند که در صفوف مسلمین رخنه بیفکنند.
ائتلاف مسلمین یعنی نمایش قدرت اسلام. باید آگاهانه عمل نمود تا نقطه ضعفی به دست دشمنان اسلام ندهند زیرا آنان مترصّدند که از تفرقه و اختلاف سوء استفاده نموده و به نفع خود جریان آب را به حرکت درآورند. به هوش باید بود که وحدت مسلمین جهان موهبتی الهی است که می تواند اساس اسلام را پایدار نگاه دارد ولی تفرقه و اختلاف به سرنگونی آن کمک می کند و به فرمایش علی (ع): «از پراکندگی بپرهیزید که «انسانِ تنها» بهرة شیطان است چنانکه گوسفندانِ تک رو طعمةگرگ ! »16
امام خميني در مورد افراد تفرقه افكن مي فرمايد:
علما ودانشمندان سراسر جهان به ويژه علما ومتفكّران اسلام، يكدل ويك جهت در راه نجات بشريّت از تحت سلطة ظالمانة اين اقلّيّت حيله باز وتوطئه گر كه با دسيسه ها وجنجالها، سلطةخود را بر جهانيان گسترده اند، بپاخيزند وبا بيان وقلم وعمل خود، خوف وهراس كاذبي را كه برمظلومان سايه افكنده است بزدايند واين كتابهايي را كه اخيراً با دست استعمار كه از آستين كثيف اين بردگان شيطان منتشر شده ودامن به اختلاف بين طوايف مسلمين مي زنند، نابود كنند وريشة خلاف را كه سرچشمة همة گرفتارهاي مظلومان و مسلمانان است بر كنند ويكدل ويكسو بر اين رسانه هاي گروهي كه در بيشتر ساعات شب وروز به فتنه انگيزي ونفاق افكني و دروغ پردازي و شايعه سازي عمر خود را مي گذرانند، پرخاش كنند و برسر چشـــمة تروريسم كه از كاخ سفيد مي جوشد بشورند .
اگر سران كشور هاي اسلامي از اختلافات داخلي دست بردارند و با اهداف عالية اسلام آشنا شوند و به سوي اسلام گرايش پيدا كنند، اين گونه اسير و ذليل استعمار نمي شوند. اين اختلافات سران كشور هاي اسلامي است كه مشكل فلسطين را به وجود آورده، نمي گذارد حل شود . اگر هفتصد ميليون مسلم با اين كشور هاي عريض و طويل رشد سياسي داشتند وبا هم متّحد ومتشكّل شده در صف واحد قرار مي گرفتند، براي دولتهاي بزرگ استعمار [گر]ممكن نبود كه در ممالك رخنه كنند، تا چه رسد به مشتي يهود كه از عمّال استعمارند .
امروز روزي است كه همه به دستور اسلام، به دستور قرآن كريم با هم متّحد باشند، تنازع نكنند، اگر تنازع با هم بكنند، به هر شيوه اي باشد، بر حسب قرآن كريم ممنوع است اين تنازع، واگر تنازع بكنند، فشل مي آورد ورنگ وبوي انسان را وملّت را از بين مي برد. اين دستور خداي كريم است. اين هايي كه دارند كوشش مي كنند تفرقه بيندازند وتنازع ايجاد كنند ومع ذالك ادّعاي اسلام مي كنند، اينها آن اسلامي را كه قرآن كريم كتاب اوست، آن اسلامي كه كعبه قبلة اوست، آن اسلام رانيافتند وايمان به آن اسلام نياوردند، آنهايي ايمان به اسلام آوردند كه قرآن را ، ومحتواي قرآن را قبول دارند، محتواي قرآن را كه مي فرمايدكه « مؤمنون اخوه» هستند، برادر هستند باهم. برادري هر چه اقتضا مي كند بايد اينها انجام بدهند.برادري اقتضا مي كند كه اگر به شما صدمه اي وارد شد همة برادرهايي كه در هر جا هستند متأثّر باشند. اگر شما خوشحال باشيد همه خوشحال باشند. برادرها !متوجّه باشيد كه با اسم هاي مختلف، با چيزهايي كه پخش مي كنند وتبليغ مي كنند، مي خواهند بين برادرها را جدايي بيندازند كه اثر اين جدايي افكندن بين برادرها، سلطة اجانب است بر همه و برگشتن همان اوضاع سابق است كه به همة شما، به همة ما از مركز گرفته تا هر جا برويد ظلم شده است وهمه را آزار داده است.
اگر ما هيچ جهتي را ملاحظه نكنيم الّا برادري خودمان را انسجام پيدا مي كنيم. همة مؤمنين را قرآن مي خواهد كه با هم برادر باشند وغير از اين هم نباشد در بين، اگر همة مؤمنين در قطرهاي اسلامي، در تمام كشورهاي اسلامي همين يك دستور خدا را كه خدا عقد اخوّت بينشان انداخته است همين يك دستور را عمل بكنند،قابل آسيب ديگر نيست .
آن روز مبارك است بر ما كه سلطة جهان خواران بر ملّت مظلوم ما وبر ساير ملّتهاي مستضعف شكسته شود و تمام ملّتها، سرنوشت خودشان را به دست خودشان بگيرند، ودولتها بيدار بشوند وببينند با داشتن آن همه ابزار وآن همه انسان وقواي انساني آن همه اراضي وسيع وذخاير زيرزميني، براي اينكه ما توجّه به دستورات اسلام كه بين همة مسلمانها عقد اخوّت بسته است وهمه را دعوت به اعتصام به حبل الله وپيروي از خطّ اسلام مي فرمايد، نكرديم.
اگر خداي ناخواسته سستي يا تفرقه اي پيش بياييد يا مخالفتهاي قشرها بايكديگر پيش بياييد خوف آن است كه دشمن هاي شما با هم متّحد بشوند وبر ما غلبه كنند آنوقت است كه اسلام را كنار مي زنند وبر ماحكومت مي كنند، همان حكومتهاي جابرانه، ليكن اگر اين ايمان واين وحدت را حفظ كنيد وهمه بسوي اسلام باشيد هيچ قدرتي بر شما پيروز نخواهد شد.17
نتیجه:
همان گونه که پیامبر(ص) با درایت و هوشیاری به عقد برادری میان قبایلی که سالیان سال با هم نبرد کرده و دشمنان خونی یکدیگر به شمار می رفتند ، در همان گام های نخستین همّت ورزید و ادامة حیات دینی و سیاسی را اتّحاد و وحدت مسلمین تشخیص داد، پس مسلمین جهان با پیروی و تبعیّت از پیامبر خود، هوشمندانه جهت اتّحاد و انسجام میان مسلمانان کمر اهتمام بسته و با تلاش های پیاپی ریسمان هم بستگی و هماهنگی میان مسلمانان را محکم تر و منسجم تر ببافند.
من ا... التّوفیق
زهرا خلفي _ عضو هيآت علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد دزفول
پانوشت ها
1- بخشی از آیة 103 سورة آل عمران
2- گلستان، ص 300
3- بخشی از آیة 171 سورة نساء
4- بخشی از آیة 214 سورة بقره
5- بخشی از آیة 1 سورة نساء
6- دیوان غزلیّات حافظ، ص 120
7- نهج الفصاحه، بخشی از شمارة 1202
8- چهارده اختر تابناک، ص 37
9- پیامبر، بخشی از صص 538 تا543
10- بخشی از آیة 10 سورة حُجُرات
11- امثال و حکم، جلد 1، ص 30
12- پیام پیامبر(ص)، بخشی از ص 105
13- گزینة اشعار حمید مصدّق، بخشی از صص 39 تا 40
14- پیامبر، بخشی از صص 586 تا 587
15- المعجم المفهرس، نهج البلاغه، بخش سوّم خطبة 96
16- همان کتاب، بخش هشتم از خطبة 127
17- وحدت از ديدگاه امام خميني(ره) صص 362 ،390، 397، 44،45، 133
منابع و مآخذ
1. احمدی بیرجندی، احمد، چهارده اختر تابناک، مؤسّسة چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ نهم، 1372.
2. امام خميني، وحدت از ديدگاه امام خميني (ره)، دفتر پانزدهم، ناشر، مؤسّسة تنظيم ونشر آثار امام خميني،چاپ دوّم،1378
3. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، انتشارات جاویدان، چاپ اوّل، 1374.
4. خرّمشاهی، بهاء الدّین، انصاری، مسعود، پیام پیامبر(ص)، انتشارات جامی، چاپ اوّل، 1376.
5. دکتر خطیب رهبر، خلیل، دیوان غزلیّات حافظ، انتشارات صفی علیشاه، چاپ بیست و چهارم، 1378.
6. دکتر خطیب رهبر، خلیل، گلستان سعدی، انتشارات صفی علیشاه، چاپ سوّم، 1364.
7. دهخدا، علی اکبر، امثال و حکم، انتشارات امیرکبیر، چاپ ششم، 1363.
8. رهنما، زین العابدین- پیامبر، جلد 1و2، چاپخانة آتشکده، چاپ چهاردهم.
9. محمّدی، محمّدکاظم، دشتی، محمّد، المعجم المفهرس لِالفاظ نهج البلاغه، نشر امام علی (ع)، قم، چاپ چهارم، 1374.
10. مصدّق، حمید، گزینة اشعار، انتشارات مروارید، چاپ پنجم، 1376.
باسمه تعالي
« انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »
واعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جمیعاً وَ لاتَفَرَّقُوا 1
در عصر حاضر که مستبدان و اَبَرقدرتان جهان تلاش می کنند که جهان اسلام و مسلمین را در زیر یوغ استعمار و استبداد، خرد و نابود سازند، در این زمان حسّاس که امپریالیسم شرق و غرب می کوشد سلطه و قدرت خود را با نمایش تسلیحاتی بر مسلمین جهان عرضه نماید و با صدور سرمایه به کشورهای زیر سلطه و کشمکش بر سر تسلّط بر آنها پیشرفت نظام سرمایه داری و قدرتهای مالی و انحصاری خود را نشان دهد، ملّت های اسلام باید یکی شوند و دست در دست هم، زنجیروار اجازه ندهند که سلسلة وحدت از هم بپاشد و باید در برابر اجانب و عمّال اجانب با ایمان راسخ و اتّکال به خدا مقاومت ورزند.
مسلمین جهان باید از خواب غفلت بیدار شوند. جامعة خواب آلوده و بی تفاوت باید خواب غفلت زدگی و مخموری خود را در چشم بشکند. یک میلیارد جمعیّت اسلامی با اتّفاق و اتّحاد می توانند از هجوم و نفوذ زورمندان جلوگیری کنند.
پشه چو پر شد، بزند پیل را
|
|
با همه تندی و صلابت که اوست
|
مورچگان را چو بود اتّفاق
|
|
شیر ژیان را بدرانند پوست2
|
مسلمین همگی در تحت پرچم توحید هستند و همین پرچم توحید با دست های پیوسته و واحد می تواند در برابر سیل کِبر و کفر، استوار و پابرجا برافراشته گردد و بر فراز بام اتّحاد مسلمین به اهتزاز درآید.
آیات منوّر الهی، گفتار کسانی را که به تثلیث قا ئلند برابر شرک می داند و با عبارت « اِنَّما اللهُ اِلهٌ واحِدٌ »3 به مردم می نمایاند که وحدت کلمه خیر و رستگاری آنان را تأمین می کند و نیز « کانَ الناسُ اُمةً واحدةً»4 و « رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ »5 نشانگر آن است که وحدت، زبان حق و اختلاف زبان شیطان است و مسلمین از جنود خدا هستند و هرگز با تفرقه و ایجاد مفارقت میان افراد خود را جزو لشکر ابلیس قرار نمی دهند.
دستهای ناپاکی سعی دارند که آحاد ملّت های مسلمان را از هم بپاشند و با طرح مسایل پوچ و بی معنا آنها را به جان هم بیندازند و از آب گل آلود ماهی بگیرند و با شعار « تفرقه بینداز و حکومت کن» به مطامع شوم خود نایل گردند. باید هوشیاری و بیداری مسلمانان جهان نقشه های ریاکارانة آنها را نقش برآب سازد و با هم دلی و هم بستگی بیشتر سدّ راه آنان گردد و فریب های آنان را خنثی نماید. اتّفاق و اتّحاد مسلمین جهان تعالی و پیشرفت آنان را مهیّا ساخته و آنان را به سمت و سوی رستگاری و پیروزی می کشاند.
حُسنت به اتّفاق ملاحت جهان گرفت
|
آری به اتّفاق جهان می توان گرفت6
|
پیامبر اکرم(ص) در راه وحدت اسلامی کوشش وافری مبذول داشت. و جماعت و اتّفاق را خیر و تفرقه را عذاب و مایة رنج مردم می دانست7 و بین مسلمانان عقد اخوّت و برادری بست. از نخستین گامهای پیامبر(ص) در ورود به مدینه پی ریزی زندگی اجتماعی اسلامی بود و پس از ساختن مسجد که مرکز تعلیم و تربیت و اجتماعات اسلامی بود، بین دو قبیلة «اوس» و «خزرج» که سالها در حال جنگ و خون ریزی بودند، صلح و آشتی برقرار کرد. بین «مهاجران» و مردم مدینه که مهاجران را در خانه های خود پذیرفته بودند، یعنی «انصار» پیمان برادری برقرار کرد.
پیامبر(ص)، توحید اسلامی و پیوند اعتقادی و برادری را جایگزین روابط قبیلگی کرد و از مردمی کینه توز و بی خبر از نظام اجتماعی و قانون، جامعه ای متّحد و برادر به وجود آورد. 8
آیین محمّدی نه تنها وحدت خالق را در میان مشرک و بت پرست ایجاد نمود، بلکه وحدت امّت و مخلوق را نیز به وجود آورد که همه یکی شدند و شکل ساختمان واحد به خود گرفتند.
این نظام جدید را محمّد(ص) سیزده سال با سخت ترین مقاومت ها و دشمنی های قریش در مکّه پی ریزی کرد.
این نظم جدید تمام مؤمنین را جامعة واحد ساخت ولو اینکه از قبایل مختلف تشکیل شده و در مواضع و محل های بسیار دور و مجزای از یکدیگر قرار گرفته بودند.
مذهب اسلام در واقع نیروی صحیح و سالم التصاق دهنده ای شد که ابتدا قبایل و عشایر و سپس اقوام و ملل خارجی را طوری بهم چسباند و جوش داد که حکم نیروی واحد و جامعة یگانه ای پیدا کردند. جامعه ای که هیچ قوّه و نیرو نمی توانست آنها را از یکدیگر جدا کند.
پیامبر(ص) پیوسته به انصار دستور می داد که به برادران مهاجر خود که همه چیز خود را در مکّه گذارده اند کمک و همراهی کنند. عبدالرّحمن بن عوف بدون دیناری به مدینه رسیده بود. انصاری سعید که در عقد «پیمان برادری» برادر خواندة او شد تمام دارایی خود را در اختیار وی گذاشت.
محمّد(ص) در هفته های اول ورود به مدینه تمام سعی و توجّه خود را بدان معطوف داشت که نه تنها زمزمة رقابت و اختلافی که میان مهاجرین و انصار به وجود آمده بود، برطرف سازد، بلکه آنها را بیش از پیش به یکدیگر نزدیک کند و اساس این بنیان و نظم جدید را محکم نماید. او می دانست که نیروی بزرگ از پیوستگی و اتّصال نیروهای کوچک به دست می آید.
روزی از طرف پیامبر(ص) به تمام مسلمانان و مؤمنین اطّلاع داده شد که همگی برای نماز مغرب در صحن مسجد حضور یابند. مسلمانان همیشه شوق دیدار رسول خدا را داشتند و همه شب برای دیدار وی و انجام نماز در مسجد حاضر می شدند. ولی این خبر که به آنها رسید اشتیاقشان را زیادتر کرد. همگی حاضر شدند. به دنبال پیامبر نماز گزاردند. بعد از نماز محمّد(ص) برای آنان صحبت کرد. از خدای یگانه گفت. از مأموریت رسولش گفت. از اعمال نیک و نیّت پاک گفت. از برادری و مساوات که اساس وحدت معنوی مسلمانان است، گفتگو کرد و از پاداشی که مهاجرین و انصار در مقابل خدمات خود به اسلام خواهند یافت شرح مبسوطی بیان کرد و سپس چنین اظهار داشت:
ای مسلمانان و ای مؤمنین:
قسمتی از شما به مکّه آمدید و در عقبه در دل شب با من بیعت کردید و مرا به شهر خود فرا خواندید. قسمت دیگر از آغاز پیدایش اسلام به دین خدا درآمدید و در این راه هرگونه ناملایمی را تحمّل کردید و خلوص نیّت و پاکی ایمان خود را نشان دادید. من اکنون به شما اعلام می دارم که شما افراد مهاجر و انصار برادر یکدیگر هستید. این برادری شما در آسمانها منعقد شده و اکنون من آن عهد تقدیر و قضا را که بر لوحة ابدیّت مانند علم الهی نقش بسته است به شما اعلام می دارم. هر کدام برخیزید و برادر خود را انتخاب کنید.
این بیانات تأثیر بسیار عمیقی در حاضرین کرد. غلغله در میان آنان به وجود آورد. آقا و نوکر، بزرگ و کوچک، ثروتمند و فقیر جملگی برادر یکدیگر شدند.
حمزه عموی رسول الله با زیدبن حارثه غلام آزاد شدةخود برادر شد. سلمان فارسی که تازه از قید رقیّت یهودی نجات یافته بود برادر ابو درداء شد و بلال غلام ابوبکر برادر ابو رویحه شد.
سایرین هم هر کدام برادران خود را فی المجلس انتخاب کردند و در این جمعیّت پانصد نفری روحی از همکاری و صداقت به وجود آمد که همه خود را حتّی در دارایی و اموال برادر مؤمن خودش یکی دانستند.
آن وقت محمّد برخاست و از میان جمعیّت دست علی را گرفت. او را از میان مسلمانان بیرون کشید و با صدای محکم و پر ارادة خود گفت: اینهم برادر من. 9
اگر تمام قشرهای ملّت های اسلام به حکم « اِنَّما المُؤمِنونَ اِخْوَةٌٌ فَاَصْلِحوا بَیْنَ اَخَوَیْکُمْ»10 گردن نهند. اَبَرقدرتان هرگز نمی توانند کوچکترین ضربه ای به عالم اسلام وارد نمایند. ملّت اسلام اگر بخواهند می توانند حیله ها و دسیسه های قدرت شیطانی را سرکوب نمایند چون می دانند « یدُ اللهِ مَعَ الجماعةِ» است و از یک قطره هیچ کاری برنمی آید، بلکه از قطرات باران سیل عظیم راه می افتد و سدّ بزرگ را می شکند و دریاها به وجود می آورد.
اگر دو یار موافق دو دل یکی سازد
|
فلک به یک تن تنها چه می تواند کرد؟
|
ز دانا تو نشنیدی این داستان
|
که برگوید از گفتة باستان
|
که گر دو برادر نهند پشت پشت ج
|
تن کوه را باد ماند به مشت11
|
بخشی از خطبة پیامبر(ص) در حجةالوداع در مورد اتّحاد و برادری مسلمانان با یکدیگر بود. در این مورد فرمود: هان، مسلمان برادر مسلمان است، پس هیچ چیز برای مسلمان در حقّ برادرش روانیست مگر آنچه را که بر خود نیز روا می داند. 12
اسلام بانی عقد اخوّت است و مسلمانان جهان در زیر پرچم پرافتخار اسلام و دستورات نورانی خدای متعال با وحدت و برادری می توانند دست قدرتهای بزرگ را که هیچ فکری جز مصلحت خود و چپاول کردن ذخایر ملّت های ضعیف ندارند، قطع کنند. همان گونه که از یک گل بهار و از یک پرستو تابستان نمی شود و یک دست صدا ندارد، مسلمانان هم اگر بخواهند به تنهایی در برابر دشمنان اسلام اقدام نمایند، راه به جایی نخواهند برد و «من» تا «ما» نشود، فریادش به جایی نخواهد رسید و به قول حمید مصدّق:
چه کسی می خواهد
|
من و تو ما نشویم؟
|
خانه اش ویران باد !
|
من اگر ما نشوم، تنهایم
|
تو اگر ما نشوی،
- خویشتنی
|
از کجا که من و تو
|
شور یک پارچگی را در شرق
|
باز بر پا نکنیم ؟
|
از کجا که من و تو
|
مشت رسوایان را وا نکنیم؟
|
من اگر برخیزم
|
تو اگر برخیزی
|
همه برمی خیزند
|
من اگر بنشینم
تو اگر بنشینی
|
چه کسی برخیزد؟
|
چه کسی با دشمن بستیزد؟
|
چه کسی
پنجه در پنجة هر دشمن دون
آویزد13؟
|
محمّد(ص) به وسیلة پیمان برادری روابط مؤمنین را به عالی ترین درجه محکم ساخت و نقشة منافقان را که می خواستند روابط مسلمانان اوس و خزرج و مهاجر و انصار را تیره کنند بی اثر نمود و از این مرحله اطمینان کامل حاصل کرد و تمام توجّه و همّ خود را جهت تشکیل امّت واحد اسلامی و عقد قرارداد با یهود و سایر قبایل مدینه به کاربرد و برای اوّلین بار بود که قسمتی از قبایل عرب به نام امّت واحدی نامیده شد و با این رشته های محکم به هم متّصل گردیدند و برای نخستین دفعه بود که عربها به عقد قراردادی به این قدرت و قوّت در همکاری موفّق آمدند.
این پیمان برادری و این پیمان تدافعی که در فاصلة کمی از زمان منعقد گردید، مؤمنان را نه تنها از هجوم قریش سرمایه دار راحت کرد و از این رهگذر آنها را آسوده خاطر نگاه داشت، بلکه مجال داد که به تشکیلات داخلی و اجرای قوانین الهی که توسّط پیامبرشان نازل می گردید مشغول شوند. غالب احکام و قوانین بعد از این پیمان نازل گردید و مسلمانان با هم بستگی و هم یاری یکدیگر در اجرای آنها کوشیدند.
پیامبر(ص) در میان مؤمنین یک عقیده و یک ایمان و یک نوع اتّصال باطنی به وجود آورد. آنان یک نور واحد، بهشت واحد، خدای واحد و زندگی واحدی که آغاز و انجام آن یک نوع و یک رنگ شده بود در مقابل چشم ظاهر و چشم باطن خود می دیدند. علاوه بر اینها تشکیل امّت واحد و عهد برادری تأثیر جداگانه ای در فرد فرد آنان کرده بود.
هنگامی که منافقین می خواستند میان «اوس» و «خزرج» شعله ي جنگ را دوباره برافروزند و این دو طایفه با سلاحهای خود مثل گذشته رویاروی هم قرار گرفتند، پیامبر(ص) به میان آنان رفت و روی سنگ مرتفعی قرار گرفت و صدای او با این کلمات بلند شد:
« ای گروه مسلمانان، الله، الله، آیا دوباره به دورة جاهلیّت برگشتید و من میان شما هستم؟
آیا به دورة جاهلیّت برگشتید بعد از آن که خدا شما را به اسلام هدایت و رهبری کرد؟آیین اسلام را به شما عطا نمود؟
عادتها و کارهای جاهلیّت را از شما برید. شما را از کفر نجات داد. میان دلهای شما الفت و محبّت برقرار ساخت.»
هریک از این کلمات مانند نور خورشید بود که غبار و ابر کینه و حسّ برادرکشی را از روح و دل آنها زدود.
شمشیرها به غلافهای خود بازگشتند. یک مرتبه به دل آنها وحی الهی آمد که این تفتین و افساد از ناحیة شیطان است و این دام از جانب دشمنان.
ناگهان اوسیها و خزرجی ها یکدیگر را در آغوش گرفتند و بلند بلند گریستند.
رسول خدا آنها را نوازش و تحسین نمود و به طرف شهر حرکت کرد. این گروه دو قبیله هم با اطاعت و انقیادی که از دل و جان آنها برمی خاست به دنبال وی روان گشتند.
برق شمشیرها جای خود را به برق اشک های شادمانی سپرد و بدین گونه آتش مکر و تفتین شائس بن قیس(یهودی نفاق انداز) خاموش شد. 14
آری سیرة پیامبر(ص) در حفظ و انسجام وحدت میان مسلمانان این گونه بود. اتّفاق و وحدت از نظر پیامبر(ص) رحمت بود که هر دولتی از اتّفاق است و هر بی دولتی از نفاق.
دو دل یک شود بشکند کوه را
|
پراکندگی آرد انبوه را
|
حضرت علی(ع)، در ستایش فضایل پیامبر(ص) او را الفت دهندة دلها و زدایندة کینه ها می نمایاند و می فرماید:
به برکت وجودش، خداوند ، کینه ها را دفن کرد و آتش دشمنی ها را با او خاموش ساخت. به واسطة او در میان دلها الفت افکند (و افراد دور افتاده را در سایة آیینش برادر ساخت) و نزدیکانی را (که در ایمان با او هماهنگ نبودند) از هم دور ساخت. 15
مسلمانان که خدایشان یکی، پیامبرشان یکی و کتابشان یکی است باید با پشتیبانی و هم بستگی یکدیگر از اسلام دفاع نموده و به یاری کشورهای اسلامی ضعیف و کم درآمد بشتابند بدین ترتیب بنیاد و شالوده ی ممالک اسلامی را استوار و پابرجا نگاه دارند و به مخالفان اسلام اجازه ندهند که به حریم مقدّس مسلمانان تجاوز نموده وجان وثروت و مال آنان را به غارت ببرند.
اقشار ملّت های مسلمان با هر مسلکی که دارندو با هر فکر سیاسی یا مذهبی ، لازم است وحدت خود را حفظ نموده و علیه جنایات بی شمار مستکبران موضعی خصمانه گرفته و از اشکال تراشی و تفرقه اندازی که به سود دشمنان است بپرهیزند. آنان باید همواره هشدارهای قرآن و سیرة رسول الله را مدّنظر داشته باشند و آگاه و بیدار در ترویج اسلام و قرآن بکوشند.
مسلمانان حافظان وحدت و انسجام اسلام می باشند. هر فرد مسلمان مسؤول است که در برپایی این انسجام بکوشد. بدخواهان و مغرضین باید شناسایی شوند و اجازه نیابند که در صفوف مسلمین رخنه بیفکنند.
ائتلاف مسلمین یعنی نمایش قدرت اسلام. باید آگاهانه عمل نمود تا نقطه ضعفی به دست دشمنان اسلام ندهند زیرا آنان مترصّدند که از تفرقه و اختلاف سوء استفاده نموده و به نفع خود جریان آب را به حرکت درآورند. به هوش باید بود که وحدت مسلمین جهان موهبتی الهی است که می تواند اساس اسلام را پایدار نگاه دارد ولی تفرقه و اختلاف به سرنگونی آن کمک می کند و به فرمایش علی (ع): «از پراکندگی بپرهیزید که «انسانِ تنها» بهرة شیطان است چنانکه گوسفندانِ تک رو طعمةگرگ ! »16
امام خميني در مورد افراد تفرقه افكن مي فرمايد:
علما ودانشمندان سراسر جهان به ويژه علما ومتفكّران اسلام، يكدل ويك جهت در راه نجات بشريّت از تحت سلطة ظالمانة اين اقلّيّت حيله باز وتوطئه گر كه با دسيسه ها وجنجالها، سلطةخود را بر جهانيان گسترده اند، بپاخيزند وبا بيان وقلم وعمل خود، خوف وهراس كاذبي را كه برمظلومان سايه افكنده است بزدايند واين كتابهايي را كه اخيراً با دست استعمار كه از آستين كثيف اين بردگان شيطان منتشر شده ودامن به اختلاف بين طوايف مسلمين مي زنند، نابود كنند وريشة خلاف را كه سرچشمة همة گرفتارهاي مظلومان و مسلمانان است بر كنند ويكدل ويكسو بر اين رسانه هاي گروهي كه در بيشتر ساعات شب وروز به فتنه انگيزي ونفاق افكني و دروغ پردازي و شايعه سازي عمر خود را مي گذرانند، پرخاش كنند و برسر چشـــمة تروريسم كه از كاخ سفيد مي جوشد بشورند .
اگر سران كشور هاي اسلامي از اختلافات داخلي دست بردارند و با اهداف عالية اسلام آشنا شوند و به سوي اسلام گرايش پيدا كنند، اين گونه اسير و ذليل استعمار نمي شوند. اين اختلافات سران كشور هاي اسلامي است كه مشكل فلسطين را به وجود آورده، نمي گذارد حل شود . اگر هفتصد ميليون مسلم با اين كشور هاي عريض و طويل رشد سياسي داشتند وبا هم متّحد ومتشكّل شده در صف واحد قرار مي گرفتند، براي دولتهاي بزرگ استعمار [گر]ممكن نبود كه در ممالك رخنه كنند، تا چه رسد به مشتي يهود كه از عمّال استعمارند .
امروز روزي است كه همه به دستور اسلام، به دستور قرآن كريم با هم متّحد باشند، تنازع نكنند، اگر تنازع با هم بكنند، به هر شيوه اي باشد، بر حسب قرآن كريم ممنوع است اين تنازع، واگر تنازع بكنند، فشل مي آورد ورنگ وبوي انسان را وملّت را از بين مي برد. اين دستور خداي كريم است. اين هايي كه دارند كوشش مي كنند تفرقه بيندازند وتنازع ايجاد كنند ومع ذالك ادّعاي اسلام مي كنند، اينها آن اسلامي را كه قرآن كريم كتاب اوست، آن اسلامي كه كعبه قبلة اوست، آن اسلام رانيافتند وايمان به آن اسلام نياوردند، آنهايي ايمان به اسلام آوردند كه قرآن را ، ومحتواي قرآن را قبول دارند، محتواي قرآن را كه مي فرمايدكه « مؤمنون اخوه» هستند، برادر هستند باهم. برادري هر چه اقتضا مي كند بايد اينها انجام بدهند.برادري اقتضا مي كند كه اگر به شما صدمه اي وارد شد همة برادرهايي كه در هر جا هستند متأثّر باشند. اگر شما خوشحال باشيد همه خوشحال باشند. برادرها !متوجّه باشيد كه با اسم هاي مختلف، با چيزهايي كه پخش مي كنند وتبليغ مي كنند، مي خواهند بين برادرها را جدايي بيندازند كه اثر اين جدايي افكندن بين برادرها، سلطة اجانب است بر همه و برگشتن همان اوضاع سابق است كه به همة شما، به همة ما از مركز گرفته تا هر جا برويد ظلم شده است وهمه را آزار داده است.
اگر ما هيچ جهتي را ملاحظه نكنيم الّا برادري خودمان را انسجام پيدا مي كنيم. همة مؤمنين را قرآن مي خواهد كه با هم برادر باشند وغير از اين هم نباشد در بين، اگر همة مؤمنين در قطرهاي اسلامي، در تمام كشورهاي اسلامي همين يك دستور خدا را كه خدا عقد اخوّت بينشان انداخته است همين يك دستور را عمل بكنند،قابل آسيب ديگر نيست .
آن روز مبارك است بر ما كه سلطة جهان خواران بر ملّت مظلوم ما وبر ساير ملّتهاي مستضعف شكسته شود و تمام ملّتها، سرنوشت خودشان را به دست خودشان بگيرند، ودولتها بيدار بشوند وببينند با داشتن آن همه ابزار وآن همه انسان وقواي انساني آن همه اراضي وسيع وذخاير زيرزميني، براي اينكه ما توجّه به دستورات اسلام كه بين همة مسلمانها عقد اخوّت بسته است وهمه را دعوت به اعتصام به حبل الله وپيروي از خطّ اسلام مي فرمايد، نكرديم.
اگر خداي ناخواسته سستي يا تفرقه اي پيش بياييد يا مخالفتهاي قشرها بايكديگر پيش بياييد خوف آن است كه دشمن هاي شما با هم متّحد بشوند وبر ما غلبه كنند آنوقت است كه اسلام را كنار مي زنند وبر ماحكومت مي كنند، همان حكومتهاي جابرانه، ليكن اگر اين ايمان واين وحدت را حفظ كنيد وهمه بسوي اسلام باشيد هيچ قدرتي بر شما پيروز نخواهد شد.17
نتیجه:
همان گونه که پیامبر(ص) با درایت و هوشیاری به عقد برادری میان قبایلی که سالیان سال با هم نبرد کرده و دشمنان خونی یکدیگر به شمار می رفتند ، در همان گام های نخستین همّت ورزید و ادامة حیات دینی و سیاسی را اتّحاد و وحدت مسلمین تشخیص داد، پس مسلمین جهان با پیروی و تبعیّت از پیامبر خود، هوشمندانه جهت اتّحاد و انسجام میان مسلمانان کمر اهتمام بسته و با تلاش های پیاپی ریسمان هم بستگی و هماهنگی میان مسلمانان را محکم تر و منسجم تر ببافند.
من ا... التّوفیق
زهرا خلفي _ عضو هيآت علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد دزفول
پانوشت ها
1- بخشی از آیة 103 سورة آل عمران
2- گلستان، ص 300
3- بخشی از آیة 171 سورة نساء
4- بخشی از آیة 214 سورة بقره
5- بخشی از آیة 1 سورة نساء
6- دیوان غزلیّات حافظ، ص 120
7- نهج الفصاحه، بخشی از شمارة 1202
8- چهارده اختر تابناک، ص 37
9- پیامبر، بخشی از صص 538 تا543
10- بخشی از آیة 10 سورة حُجُرات
11- امثال و حکم، جلد 1، ص 30
12- پیام پیامبر(ص)، بخشی از ص 105
13- گزینة اشعار حمید مصدّق، بخشی از صص 39 تا 40
14- پیامبر، بخشی از صص 586 تا 587
15- المعجم المفهرس، نهج البلاغه، بخش سوّم خطبة 96
16- همان کتاب، بخش هشتم از خطبة 127
17- وحدت از ديدگاه امام خميني(ره) صص 362 ،390، 397، 44،45، 133
منابع و مآخذ
1. احمدی بیرجندی، احمد، چهارده اختر تابناک، مؤسّسة چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ نهم، 1372.
2. امام خميني، وحدت از ديدگاه امام خميني (ره)، دفتر پانزدهم، ناشر، مؤسّسة تنظيم ونشر آثار امام خميني،چاپ دوّم،1378
3. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، انتشارات جاویدان، چاپ اوّل، 1374.
4. خرّمشاهی، بهاء الدّین، انصاری، مسعود، پیام پیامبر(ص)، انتشارات جامی، چاپ اوّل، 1376.
5. دکتر خطیب رهبر، خلیل، دیوان غزلیّات حافظ، انتشارات صفی علیشاه، چاپ بیست و چهارم، 1378.
6. دکتر خطیب رهبر، خلیل، گلستان سعدی، انتشارات صفی علیشاه، چاپ سوّم، 1364.
7. دهخدا، علی اکبر، امثال و حکم، انتشارات امیرکبیر، چاپ ششم، 1363.
8. رهنما، زین العابدین- پیامبر، جلد 1و2، چاپخانة آتشکده، چاپ چهاردهم.
9. محمّدی، محمّدکاظم، دشتی، محمّد، المعجم المفهرس لِالفاظ نهج البلاغه، نشر امام علی (ع)، قم، چاپ چهارم، 1374.
10. مصدّق، حمید، گزینة اشعار، انتشارات مروارید، چاپ پنجم، 1376.
باسمه تعالي
« انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »
واعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جمیعاً وَ لاتَفَرَّقُوا 1
در عصر حاضر که مستبدان و اَبَرقدرتان جهان تلاش می کنند که جهان اسلام و مسلمین را در زیر یوغ استعمار و استبداد، خرد و نابود سازند، در این زمان حسّاس که امپریالیسم شرق و غرب می کوشد سلطه و قدرت خود را با نمایش تسلیحاتی بر مسلمین جهان عرضه نماید و با صدور سرمایه به کشورهای زیر سلطه و کشمکش بر سر تسلّط بر آنها پیشرفت نظام سرمایه داری و قدرتهای مالی و انحصاری خود را نشان دهد، ملّت های اسلام باید یکی شوند و دست در دست هم، زنجیروار اجازه ندهند که سلسلة وحدت از هم بپاشد و باید در برابر اجانب و عمّال اجانب با ایمان راسخ و اتّکال به خدا مقاومت ورزند.
مسلمین جهان باید از خواب غفلت بیدار شوند. جامعة خواب آلوده و بی تفاوت باید خواب غفلت زدگی و مخموری خود را در چشم بشکند. یک میلیارد جمعیّت اسلامی با اتّفاق و اتّحاد می توانند از هجوم و نفوذ زورمندان جلوگیری کنند.
پشه چو پر شد، بزند پیل را
|
|
با همه تندی و صلابت که اوست
|
مورچگان را چو بود اتّفاق
|
|
شیر ژیان را بدرانند پوست2
|
مسلمین همگی در تحت پرچم توحید هستند و همین پرچم توحید با دست های پیوسته و واحد می تواند در برابر سیل کِبر و کفر، استوار و پابرجا برافراشته گردد و بر فراز بام اتّحاد مسلمین به اهتزاز درآید.
آیات منوّر الهی، گفتار کسانی را که به تثلیث قا ئلند برابر شرک می داند و با عبارت « اِنَّما اللهُ اِلهٌ واحِدٌ »3 به مردم می نمایاند که وحدت کلمه خیر و رستگاری آنان را تأمین می کند و نیز « کانَ الناسُ اُمةً واحدةً»4 و « رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ »5 نشانگر آن است که وحدت، زبان حق و اختلاف زبان شیطان است و مسلمین از جنود خدا هستند و هرگز با تفرقه و ایجاد مفارقت میان افراد خود را جزو لشکر ابلیس قرار نمی دهند.
دستهای ناپاکی سعی دارند که آحاد ملّت های مسلمان را از هم بپاشند و با طرح مسایل پوچ و بی معنا آنها را به جان هم بیندازند و از آب گل آلود ماهی بگیرند و با شعار « تفرقه بینداز و حکومت کن» به مطامع شوم خود نایل گردند. باید هوشیاری و بیداری مسلمانان جهان نقشه های ریاکارانة آنها را نقش برآب سازد و با هم دلی و هم بستگی بیشتر سدّ راه آنان گردد و فریب های آنان را خنثی نماید. اتّفاق و اتّحاد مسلمین جهان تعالی و پیشرفت آنان را مهیّا ساخته و آنان را به سمت و سوی رستگاری و پیروزی می کشاند.
حُسنت به اتّفاق ملاحت جهان گرفت
|
آری به اتّفاق جهان می توان گرفت6
|
پیامبر اکرم(ص) در راه وحدت اسلامی کوشش وافری مبذول داشت. و جماعت و اتّفاق را خیر و تفرقه را عذاب و مایة رنج مردم می دانست7 و بین مسلمانان عقد اخوّت و برادری بست. از نخستین گامهای پیامبر(ص) در ورود به مدینه پی ریزی زندگی اجتماعی اسلامی بود و پس از ساختن مسجد که مرکز تعلیم و تربیت و اجتماعات اسلامی بود، بین دو قبیلة «اوس» و «خزرج» که سالها در حال جنگ و خون ریزی بودند، صلح و آشتی برقرار کرد. بین «مهاجران» و مردم مدینه که مهاجران را در خانه های خود پذیرفته بودند، یعنی «انصار» پیمان برادری برقرار کرد.
پیامبر(ص)، توحید اسلامی و پیوند اعتقادی و برادری را جایگزین روابط قبیلگی کرد و از مردمی کینه توز و بی خبر از نظام اجتماعی و قانون، جامعه ای متّحد و برادر به وجود آورد. 8
آیین محمّدی نه تنها وحدت خالق را در میان مشرک و بت پرست ایجاد نمود، بلکه وحدت امّت و مخلوق را نیز به وجود آورد که همه یکی شدند و شکل ساختمان واحد به خود گرفتند.
این نظام جدید را محمّد(ص) سیزده سال با سخت ترین مقاومت ها و دشمنی های قریش در مکّه پی ریزی کرد.
این نظم جدید تمام مؤمنین را جامعة واحد ساخت ولو اینکه از قبایل مختلف تشکیل شده و در مواضع و محل های بسیار دور و مجزای از یکدیگر قرار گرفته بودند.
مذهب اسلام در واقع نیروی صحیح و سالم التصاق دهنده ای شد که ابتدا قبایل و عشایر و سپس اقوام و ملل خارجی را طوری بهم چسباند و جوش داد که حکم نیروی واحد و جامعة یگانه ای پیدا کردند. جامعه ای که هیچ قوّه و نیرو نمی توانست آنها را از یکدیگر جدا کند.
پیامبر(ص) پیوسته به انصار دستور می داد که به برادران مهاجر خود که همه چیز خود را در مکّه گذارده اند کمک و همراهی کنند. عبدالرّحمن بن عوف بدون دیناری به مدینه رسیده بود. انصاری سعید که در عقد «پیمان برادری» برادر خواندة او شد تمام دارایی خود را در اختیار وی گذاشت.
محمّد(ص) در هفته های اول ورود به مدینه تمام سعی و توجّه خود را بدان معطوف داشت که نه تنها زمزمة رقابت و اختلافی که میان مهاجرین و انصار به وجود آمده بود، برطرف سازد، بلکه آنها را بیش از پیش به یکدیگر نزدیک کند و اساس این بنیان و نظم جدید را محکم نماید. او می دانست که نیروی بزرگ از پیوستگی و اتّصال نیروهای کوچک به دست می آید.
روزی از طرف پیامبر(ص) به تمام مسلمانان و مؤمنین اطّلاع داده شد که همگی برای نماز مغرب در صحن مسجد حضور یابند. مسلمانان همیشه شوق دیدار رسول خدا را داشتند و همه شب برای دیدار وی و انجام نماز در مسجد حاضر می شدند. ولی این خبر که به آنها رسید اشتیاقشان را زیادتر کرد. همگی حاضر شدند. به دنبال پیامبر نماز گزاردند. بعد از نماز محمّد(ص) برای آنان صحبت کرد. از خدای یگانه گفت. از مأموریت رسولش گفت. از اعمال نیک و نیّت پاک گفت. از برادری و مساوات که اساس وحدت معنوی مسلمانان است، گفتگو کرد و از پاداشی که مهاجرین و انصار در مقابل خدمات خود به اسلام خواهند یافت شرح مبسوطی بیان کرد و سپس چنین اظهار داشت:
ای مسلمانان و ای مؤمنین:
قسمتی از شما به مکّه آمدید و در عقبه در دل شب با من بیعت کردید و مرا به شهر خود فرا خواندید. قسمت دیگر از آغاز پیدایش اسلام به دین خدا درآمدید و در این راه هرگونه ناملایمی را تحمّل کردید و خلوص نیّت و پاکی ایمان خود را نشان دادید. من اکنون به شما اعلام می دارم که شما افراد مهاجر و انصار برادر یکدیگر هستید. این برادری شما در آسمانها منعقد شده و اکنون من آن عهد تقدیر و قضا را که بر لوحة ابدیّت مانند علم الهی نقش بسته است به شما اعلام می دارم. هر کدام برخیزید و برادر خود را انتخاب کنید.
این بیانات تأثیر بسیار عمیقی در حاضرین کرد. غلغله در میان آنان به وجود آورد. آقا و نوکر، بزرگ و کوچک، ثروتمند و فقیر جملگی برادر یکدیگر شدند.
حمزه عموی رسول الله با زیدبن حارثه غلام آزاد شدةخود برادر شد. سلمان فارسی که تازه از قید رقیّت یهودی نجات یافته بود برادر ابو درداء شد و بلال غلام ابوبکر برادر ابو رویحه شد.
سایرین هم هر کدام برادران خود را فی المجلس انتخاب کردند و در این جمعیّت پانصد نفری روحی از همکاری و صداقت به وجود آمد که همه خود را حتّی در دارایی و اموال برادر مؤمن خودش یکی دانستند.
آن وقت محمّد برخاست و از میان جمعیّت دست علی را گرفت. او را از میان مسلمانان بیرون کشید و با صدای محکم و پر ارادة خود گفت: اینهم برادر من. 9
اگر تمام قشرهای ملّت های اسلام به حکم « اِنَّما المُؤمِنونَ اِخْوَةٌٌ فَاَصْلِحوا بَیْنَ اَخَوَیْکُمْ»10 گردن نهند. اَبَرقدرتان هرگز نمی توانند کوچکترین ضربه ای به عالم اسلام وارد نمایند. ملّت اسلام اگر بخواهند می توانند حیله ها و دسیسه های قدرت شیطانی را سرکوب نمایند چون می دانند « یدُ اللهِ مَعَ الجماعةِ» است و از یک قطره هیچ کاری برنمی آید، بلکه از قطرات باران سیل عظیم راه می افتد و سدّ بزرگ را می شکند و دریاها به وجود می آورد.
اگر دو یار موافق دو دل یکی سازد
|
فلک به یک تن تنها چه می تواند کرد؟
|
ز دانا تو نشنیدی این داستان
|
که برگوید از گفتة باستان
|
که گر دو برادر نهند پشت پشت ج
|
تن کوه را باد ماند به مشت11
|
بخشی از خطبة پیامبر(ص) در حجةالوداع در مورد اتّحاد و برادری مسلمانان با یکدیگر بود. در این مورد فرمود: هان، مسلمان برادر مسلمان است، پس هیچ چیز برای مسلمان در حقّ برادرش روانیست مگر آنچه را که بر خود نیز روا می داند. 12
اسلام بانی عقد اخوّت است و مسلمانان جهان در زیر پرچم پرافتخار اسلام و دستورات نورانی خدای متعال با وحدت و برادری می توانند دست قدرتهای بزرگ را که هیچ فکری جز مصلحت خود و چپاول کردن ذخایر ملّت های ضعیف ندارند، قطع کنند. همان گونه که از یک گل بهار و از یک پرستو تابستان نمی شود و یک دست صدا ندارد، مسلمانان هم اگر بخواهند به تنهایی در برابر دشمنان اسلام اقدام نمایند، راه به جایی نخواهند برد و «من» تا «ما» نشود، فریادش به جایی نخواهد رسید و به قول حمید مصدّق:
چه کسی می خواهد
|
من و تو ما نشویم؟
|
خانه اش ویران باد !
|
من اگر ما نشوم، تنهایم
|
تو اگر ما نشوی،
- خویشتنی
|
از کجا که من و تو
|
شور یک پارچگی را در شرق
|
باز بر پا نکنیم ؟
|
از کجا که من و تو
|
مشت رسوایان را وا نکنیم؟
|
من اگر برخیزم
|
تو اگر برخیزی
|
همه برمی خیزند
|
من اگر بنشینم
تو اگر بنشینی
|
چه کسی برخیزد؟
|
چه کسی با دشمن بستیزد؟
|
چه کسی
پنجه در پنجة هر دشمن دون
آویزد13؟
|
محمّد(ص) به وسیلة پیمان برادری روابط مؤمنین را به عالی ترین درجه محکم ساخت و نقشة منافقان را که می خواستند روابط مسلمانان اوس و خزرج و مهاجر و انصار را تیره کنند بی اثر نمود و از این مرحله اطمینان کامل حاصل کرد و تمام توجّه و همّ خود را جهت تشکیل امّت واحد اسلامی و عقد قرارداد با یهود و سایر قبایل مدینه به کاربرد و برای اوّلین بار بود که قسمتی از قبایل عرب به نام امّت واحدی نامیده شد و با این رشته های محکم به هم متّصل گردیدند و برای نخستین دفعه بود که عربها به عقد قراردادی به این قدرت و قوّت در همکاری موفّق آمدند.
این پیمان برادری و این پیمان تدافعی که در فاصلة کمی از زمان منعقد گردید، مؤمنان را نه تنها از هجوم قریش سرمایه دار راحت کرد و از این رهگذر آنها را آسوده خاطر نگاه داشت، بلکه مجال داد که به تشکیلات داخلی و اجرای قوانین الهی که توسّط پیامبرشان نازل می گردید مشغول شوند. غالب احکام و قوانین بعد از این پیمان نازل گردید و مسلمانان با هم بستگی و هم یاری یکدیگر در اجرای آنها کوشیدند.
پیامبر(ص) در میان مؤمنین یک عقیده و یک ایمان و یک نوع اتّصال باطنی به وجود آورد. آنان یک نور واحد، بهشت واحد، خدای واحد و زندگی واحدی که آغاز و انجام آن یک نوع و یک رنگ شده بود در مقابل چشم ظاهر و چشم باطن خود می دیدند. علاوه بر اینها تشکیل امّت واحد و عهد برادری تأثیر جداگانه ای در فرد فرد آنان کرده بود.
هنگامی که منافقین می خواستند میان «اوس» و «خزرج» شعله ي جنگ را دوباره برافروزند و این دو طایفه با سلاحهای خود مثل گذشته رویاروی هم قرار گرفتند، پیامبر(ص) به میان آنان رفت و روی سنگ مرتفعی قرار گرفت و صدای او با این کلمات بلند شد:
« ای گروه مسلمانان، الله، الله، آیا دوباره به دورة جاهلیّت برگشتید و من میان شما هستم؟
آیا به دورة جاهلیّت برگشتید بعد از آن که خدا شما را به اسلام هدایت و رهبری کرد؟آیین اسلام را به شما عطا نمود؟
عادتها و کارهای جاهلیّت را از شما برید. شما را از کفر نجات داد. میان دلهای شما الفت و محبّت برقرار ساخت.»
هریک از این کلمات مانند نور خورشید بود که غبار و ابر کینه و حسّ برادرکشی را از روح و دل آنها زدود.
شمشیرها به غلافهای خود بازگشتند. یک مرتبه به دل آنها وحی الهی آمد که این تفتین و افساد از ناحیة شیطان است و این دام از جانب دشمنان.
ناگهان اوسیها و خزرجی ها یکدیگر را در آغوش گرفتند و بلند بلند گریستند.
رسول خدا آنها را نوازش و تحسین نمود و به طرف شهر حرکت کرد. این گروه دو قبیله هم با اطاعت و انقیادی که از دل و جان آنها برمی خاست به دنبال وی روان گشتند.
برق شمشیرها جای خود را به برق اشک های شادمانی سپرد و بدین گونه آتش مکر و تفتین شائس بن قیس(یهودی نفاق انداز) خاموش شد. 14
آری سیرة پیامبر(ص) در حفظ و انسجام وحدت میان مسلمانان این گونه بود. اتّفاق و وحدت از نظر پیامبر(ص) رحمت بود که هر دولتی از اتّفاق است و هر بی دولتی از نفاق.
دو دل یک شود بشکند کوه را
|
پراکندگی آرد انبوه را
|
حضرت علی(ع)، در ستایش فضایل پیامبر(ص) او را الفت دهندة دلها و زدایندة کینه ها می نمایاند و می فرماید:
به برکت وجودش، خداوند ، کینه ها را دفن کرد و آتش دشمنی ها را با او خاموش ساخت. به واسطة او در میان دلها الفت افکند (و افراد دور افتاده را در سایة آیینش برادر ساخت) و نزدیکانی را (که در ایمان با او هماهنگ نبودند) از هم دور ساخت. 15
مسلمانان که خدایشان یکی، پیامبرشان یکی و کتابشان یکی است باید با پشتیبانی و هم بستگی یکدیگر از اسلام دفاع نموده و به یاری کشورهای اسلامی ضعیف و کم درآمد بشتابند بدین ترتیب بنیاد و شالوده ی ممالک اسلامی را استوار و پابرجا نگاه دارند و به مخالفان اسلام اجازه ندهند که به حریم مقدّس مسلمانان تجاوز نموده وجان وثروت و مال آنان را به غارت ببرند.
اقشار ملّت های مسلمان با هر مسلکی که دارندو با هر فکر سیاسی یا مذهبی ، لازم است وحدت خود را حفظ نموده و علیه جنایات بی شمار مستکبران موضعی خصمانه گرفته و از اشکال تراشی و تفرقه اندازی که به سود دشمنان است بپرهیزند. آنان باید همواره هشدارهای قرآن و سیرة رسول الله را مدّنظر داشته باشند و آگاه و بیدار در ترویج اسلام و قرآن بکوشند.
مسلمانان حافظان وحدت و انسجام اسلام می باشند. هر فرد مسلمان مسؤول است که در برپایی این انسجام بکوشد. بدخواهان و مغرضین باید شناسایی شوند و اجازه نیابند که در صفوف مسلمین رخنه بیفکنند.
ائتلاف مسلمین یعنی نمایش قدرت اسلام. باید آگاهانه عمل نمود تا نقطه ضعفی به دست دشمنان اسلام ندهند زیرا آنان مترصّدند که از تفرقه و اختلاف سوء استفاده نموده و به نفع خود جریان آب را به حرکت درآورند. به هوش باید بود که وحدت مسلمین جهان موهبتی الهی است که می تواند اساس اسلام را پایدار نگاه دارد ولی تفرقه و اختلاف به سرنگونی آن کمک می کند و به فرمایش علی (ع): «از پراکندگی بپرهیزید که «انسانِ تنها» بهرة شیطان است چنانکه گوسفندانِ تک رو طعمةگرگ ! »16
امام خميني در مورد افراد تفرقه افكن مي فرمايد:
علما ودانشمندان سراسر جهان به ويژه علما ومتفكّران اسلام، يكدل ويك جهت در راه نجات بشريّت از تحت سلطة ظالمانة اين اقلّيّت حيله باز وتوطئه گر كه با دسيسه ها وجنجالها، سلطةخود را بر جهانيان گسترده اند، بپاخيزند وبا بيان وقلم وعمل خود، خوف وهراس كاذبي را كه برمظلومان سايه افكنده است بزدايند واين كتابهايي را كه اخيراً با دست استعمار كه از آستين كثيف اين بردگان شيطان منتشر شده ودامن به اختلاف بين طوايف مسلمين مي زنند، نابود كنند وريشة خلاف را كه سرچشمة همة گرفتارهاي مظلومان و مسلمانان است بر كنند ويكدل ويكسو بر اين رسانه هاي گروهي كه در بيشتر ساعات شب وروز به فتنه انگيزي ونفاق افكني و دروغ پردازي و شايعه سازي عمر خود را مي گذرانند، پرخاش كنند و برسر چشـــمة تروريسم كه از كاخ سفيد مي جوشد بشورند .
اگر سران كشور هاي اسلامي از اختلافات داخلي دست بردارند و با اهداف عالية اسلام آشنا شوند و به سوي اسلام گرايش پيدا كنند، اين گونه اسير و ذليل استعمار نمي شوند. اين اختلافات سران كشور هاي اسلامي است كه مشكل فلسطين را به وجود آورده، نمي گذارد حل شود . اگر هفتصد ميليون مسلم با اين كشور هاي عريض و طويل رشد سياسي داشتند وبا هم متّحد ومتشكّل شده در صف واحد قرار مي گرفتند، براي دولتهاي بزرگ استعمار [گر]ممكن نبود كه در ممالك رخنه كنند، تا چه رسد به مشتي يهود كه از عمّال استعمارند .
امروز روزي است كه همه به دستور اسلام، به دستور قرآن كريم با هم متّحد باشند، تنازع نكنند، اگر تنازع با هم بكنند، به هر شيوه اي باشد، بر حسب قرآن كريم ممنوع است اين تنازع، واگر تنازع بكنند، فشل مي آورد ورنگ وبوي انسان را وملّت را از بين مي برد. اين دستور خداي كريم است. اين هايي كه دارند كوشش مي كنند تفرقه بيندازند وتنازع ايجاد كنند ومع ذالك ادّعاي اسلام مي كنند، اينها آن اسلامي را كه قرآن كريم كتاب اوست، آن اسلامي كه كعبه قبلة اوست، آن اسلام رانيافتند وايمان به آن اسلام نياوردند، آنهايي ايمان به اسلام آوردند كه قرآن را ، ومحتواي قرآن را قبول دارند، محتواي قرآن را كه مي فرمايدكه « مؤمنون اخوه» هستند، برادر هستند باهم. برادري هر چه اقتضا مي كند بايد اينها انجام بدهند.برادري اقتضا مي كند كه اگر به شما صدمه اي وارد شد همة برادرهايي كه در هر جا هستند متأثّر باشند. اگر شما خوشحال باشيد همه خوشحال باشند. برادرها !متوجّه باشيد كه با اسم هاي مختلف، با چيزهايي كه پخش مي كنند وتبليغ مي كنند، مي خواهند بين برادرها را جدايي بيندازند كه اثر اين جدايي افكندن بين برادرها، سلطة اجانب است بر همه و برگشتن همان اوضاع سابق است كه به همة شما، به همة ما از مركز گرفته تا هر جا برويد ظلم شده است وهمه را آزار داده است.
اگر ما هيچ جهتي را ملاحظه نكنيم الّا برادري خودمان را انسجام پيدا مي كنيم. همة مؤمنين را قرآن مي خواهد كه با هم برادر باشند وغير از اين هم نباشد در بين، اگر همة مؤمنين در قطرهاي اسلامي، در تمام كشورهاي اسلامي همين يك دستور خدا را كه خدا عقد اخوّت بينشان انداخته است همين يك دستور را عمل بكنند،قابل آسيب ديگر نيست .
آن روز مبارك است بر ما كه سلطة جهان خواران بر ملّت مظلوم ما وبر ساير ملّتهاي مستضعف شكسته شود و تمام ملّتها، سرنوشت خودشان را به دست خودشان بگيرند، ودولتها بيدار بشوند وببينند با داشتن آن همه ابزار وآن همه انسان وقواي انساني آن همه اراضي وسيع وذخاير زيرزميني، براي اينكه ما توجّه به دستورات اسلام كه بين همة مسلمانها عقد اخوّت بسته است وهمه را دعوت به اعتصام به حبل الله وپيروي از خطّ اسلام مي فرمايد، نكرديم.
اگر خداي ناخواسته سستي يا تفرقه اي پيش بياييد يا مخالفتهاي قشرها بايكديگر پيش بياييد خوف آن است كه دشمن هاي شما با هم متّحد بشوند وبر ما غلبه كنند آنوقت است كه اسلام را كنار مي زنند وبر ماحكومت مي كنند، همان حكومتهاي جابرانه، ليكن اگر اين ايمان واين وحدت را حفظ كنيد وهمه بسوي اسلام باشيد هيچ قدرتي بر شما پيروز نخواهد شد.17
نتیجه:
همان گونه که پیامبر(ص) با درایت و هوشیاری به عقد برادری میان قبایلی که سالیان سال با هم نبرد کرده و دشمنان خونی یکدیگر به شمار می رفتند ، در همان گام های نخستین همّت ورزید و ادامة حیات دینی و سیاسی را اتّحاد و وحدت مسلمین تشخیص داد، پس مسلمین جهان با پیروی و تبعیّت از پیامبر خود، هوشمندانه جهت اتّحاد و انسجام میان مسلمانان کمر اهتمام بسته و با تلاش های پیاپی ریسمان هم بستگی و هماهنگی میان مسلمانان را محکم تر و منسجم تر ببافند.
من ا... التّوفیق
زهرا خلفي _ عضو هيآت علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد دزفول
پانوشت ها
1- بخشی از آیة 103 سورة آل عمران
2- گلستان، ص 300
3- بخشی از آیة 171 سورة نساء
4- بخشی از آیة 214 سورة بقره
5- بخشی از آیة 1 سورة نساء
6- دیوان غزلیّات حافظ، ص 120
7- نهج الفصاحه، بخشی از شمارة 1202
8- چهارده اختر تابناک، ص 37
9- پیامبر، بخشی از صص 538 تا543
10- بخشی از آیة 10 سورة حُجُرات
11- امثال و حکم، جلد 1، ص 30
12- پیام پیامبر(ص)، بخشی از ص 105
13- گزینة اشعار حمید مصدّق، بخشی از صص 39 تا 40
14- پیامبر، بخشی از صص 586 تا 587
15- المعجم المفهرس، نهج البلاغه، بخش سوّم خطبة 96
16- همان کتاب، بخش هشتم از خطبة 127
17- وحدت از ديدگاه امام خميني(ره) صص 362 ،390، 397، 44،45، 133
منابع و مآخذ
1. احمدی بیرجندی، احمد، چهارده اختر تابناک، مؤسّسة چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ نهم، 1372.
2. امام خميني، وحدت از ديدگاه امام خميني (ره)، دفتر پانزدهم، ناشر، مؤسّسة تنظيم ونشر آثار امام خميني،چاپ دوّم،1378
3. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، انتشارات جاویدان، چاپ اوّل، 1374.
4. خرّمشاهی، بهاء الدّین، انصاری، مسعود، پیام پیامبر(ص)، انتشارات جامی، چاپ اوّل، 1376.
5. دکتر خطیب رهبر، خلیل، دیوان غزلیّات حافظ، انتشارات صفی علیشاه، چاپ بیست و چهارم، 1378.
6. دکتر خطیب رهبر، خلیل، گلستان سعدی، انتشارات صفی علیشاه، چاپ سوّم، 1364.
7. دهخدا، علی اکبر، امثال و حکم، انتشارات امیرکبیر، چاپ ششم، 1363.
8. رهنما، زین العابدین- پیامبر، جلد 1و2، چاپخانة آتشکده، چاپ چهاردهم.
9. محمّدی، محمّدکاظم، دشتی، محمّد، المعجم المفهرس لِالفاظ نهج البلاغه، نشر امام علی (ع)، قم، چاپ چهارم، 1374.
10. مصدّق، حمید، گزینة اشعار، انتشارات مروارید، چاپ پنجم، 1376.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
مقالات ،
« انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »« انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »،
،
:: برچسبها:
« انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »,